چکیده:
هدف: تحقیق حاضر با هدف مدلسازی علل تمایل دانشجویان به مصرف مواد مخدر با کاربرد نرم افزار لیزرل انجام شده است. روش: این تحقیق به روش پیمایشی انجام شده است. روش نمونه گیری، طبقه ای تصادفی بوده و تعداد 220 نفر از دانشجویان دختر انتخاب و داده های لازم نیز بوسیله پرسشنامه گردآوری شده است. یافته ها: نتایج حاصل آزمون فرضیه ها نشان می دهد که میزان تمایل دانشجویان دختر به مصرف مواد مخدر برحسب سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال والدین، رشته تحصیلی یکسان بوده و اختلاف مشاهده شده معنی داری نیست. همچنین، نتایج حاصل از بررسی مدل ساختاری نیز بیانگر این است که میزان دینداری، سرمایه اجتماعی، اختلافات خانوادگی و بیگانگی اجتماعی متغیرهایی هستند که 31 درصد از تغییرات تمایل دانشجویان دختر به مصرف مواد مخدر را تبیین می کنند. میزان دینداری و سرمایه اجتماعی تاثیر منفی و بیگانگی اجتماعی و اختلافات خانوادگی نیز تاثیر مثبت بر تمایل دانشجویان دختر به مصرف مواد مخدر داشتند. نتیجهگیری: اختلافات خانوادگی و بیگانگی اجتماعی زمینه ساز افزایش تمایل دانشجویان دختر به مصرف مواد مخدر بوده و میزان سرمایه اجتماعی و میزان دینداری از افزایش گرایش دانشجویان دختر به مصرف مواد پیشگیری می کند.
Objective: This study was conducted with the aim of modeling the causes of students' tendency to drugs use by means of LLISREL software.
Method: This study was carried out as a survey research wherein the number of 220 female students was selected as the participants through stratified random sampling method. The required data were collected through questionnaire.
Results: The hypothesis testing results show that the female students' desire for drug use was the same based on education level، parental employment status، and academic discipline; and the observed difference was not significant. In addition، the results of the structural model indicate that religiosity، social capital، family disputes، and social alienation can explain nearly 31% of the variations of female students' desire for drug use. Religiosity and social capital had a negative impact but social alienation and family disputes had a positive effect on female students' desire for drug use.
Conclusion: Family disputes and social alienation provide the grounds for the increased desire female students for drug use while social capital and religiosity prevent the increased desire of female students for drug use.
خلاصه ماشینی:
"همچنین ، نتایج حاصل از بررسی مدل ساختاری نیز بیانگر این است که میزان دینداری، سرمایه اجتماعی، اختلافات خانوادگی و بیگانگی اجتماعی متغیرهایی هستند که ٣١ درصد از تغییرات تمایل دانشجویان دختر به مصرف مواد مخدر را تبیین می کنند.
Nicole & Cheung هر ســـه بعد مورد مطالعه ســـرمایه اجتماعی یعنی، تأثیر همســـالان ، همبســـتگی و انســـجام خانوادگی و فعالیت های جوانان با مصـــرف مواد رابطه داشـــتند.
مدل سـاختاری نهایی و برازش شده توسط داده های تحقیق در سطح مناسبی از نظریه ها / و تحقیقات انجام شــده حمایت کرده و مدل مناســبی برای تبیین میزان تمایل دانشــجویان دختر به مصــرف موادمخدر محســوب میشــود.
در مجموع بر اســـاس اثرات کـل در مـدل ســـاختـاری، بـه ترتیـب متغیرهـای بیگــانگی اجتماعی، ســـرمایه اجتماعی و میزان دینداری دارای بیشـــترین تأثیر و اختلافات خانوادگی نیز دارای کمترین تأثیر در تمایل دانشجویان دختر به مصرف موادمخدر بوده اند.
مدل ســاختاری برازش شــده متشــکل از متغیرهای میزان دینداری، ســرمایه اجتماعی، بیگانگی اجتماعی و اختلافات خانوادگی توانســت به طور معنادار ٣١ درصــد تغییرات تمایل دانشـــجویان دختر به مصـــرف مواد را تبیین کند.
طبق یـافتـه هـای تحقیق میتوان پیشـــنهـاد کرد که تقویت میزان دینداری دانشـــجویان ، مشــارکت دادن آن ها در امور اجتماعی، داشــتن اعتماد به آن ها، ترغیب دانشــجویان به حفظ و تقویت شـبکه روابط با خانواده ، خویشاوندان و دوستان همنوا با جامعه و همچنین مدیریت تضـــادها و اختلافات در خانواده میتواند در کاهش گرایش دانشـــجویان دختر به مصـــرف موادمخدر نقش بسزایی را ایفاء نماید."