چکیده:
این پژوهش درصدد تحلیل و ارزیابی آراء محمد عابدالجابری نسبت به تعامل فلسفه و شریعت در کتاب « ما و میراث فلسفیمان» است تا ذهنیتی روشن نسبت به آراء وی به دست آید. همچنین به تحلیل بیرونی و خاستگاه اثر حاضر نیز میپردازد؛ زیرا عوامل غیرمعرفتی موثر بر شکلگیری اندیشه، یکی از مهمترین مولفههای پژوهشی است که لازم است در بررسی آراء متفکران مورد بررسی قرار گیرد؛ در این بخش عوامل، زمینهها، و خاستگاه علمی، فکری و اجتماعی اثر و مولف آن، که فضای محیطی شکل گیری اثر را پدید آوردهاند، به اجمال مورد بررسی قرار میگیرد. در ادامه بحث به تحلیل درونی و جایگاه اثر خواهیم پرداخت که در این بخش، موضوعات اصلی و کانونی، مبانی فلسفی و روش شناختی، پیشفرضها، نظریه مطرح در اثر، شیوة استدلال و منطق حاکم بر اثر، آثار و دستاوردهای نظریه مطرح، و نیز منابع و استنادات اثر ، معرفی و تحلیل می شود.در مهمترین بخش مقاله حاضر به نقد و ارزیابی اثر جابری خواهیم پرداخت؛ در این بخش، تاملات نهایی در خصوص محتوای اثر و ارزیابی ساختاری و روش شناختی آن می شود.
This study will focus on the book "We and our philosophical heritage" and the position and attitude Mohammed Abed al-Jabri، based on a global approach works criticized human sciences.It also pays to external analysis and origin of the work and its author. For non-cognitive factors are affecting the formation of thought.Moreover، described the status of related work among other works in the field of specialization as well as the history of its formation.Then we will discuss the internal analysis and place of work، the main topics and focus، philosophy and methodology، assumptions، theories، in effect، a way of reasoning and logic، theory works and achievements، as well as references and citations Effect.The most important part of this article we will evaluate the effect Jabri In this section، the final reflections on the content of the work and evaluate the form، structure and methodology of how to translate reviewed and، if necessary، it is appropriate to consider the continuation of approach consequences of scientific experts in the investigation further.
خلاصه ماشینی:
جابری در فصل اول جلد اول با عنوان «مبادی خوانش هـای نـوین » درصـد اسـت کـه علاوه بر تبیین روش شناسی خویش ، با ترسیم نموداری از چگونگی انتقال فلسفه یونـانی و علوم وابسته به آن به جامعه اسلامی ، شکل یا اشکالی که این بستر، موازی با مبارزات دینی و مذهبی هم زمان آن وجود داشت ، به خود گرفته است را نشان دهد.
به عبارت دیگر تقسیم جهان اسلام به شرق (منفی از دید وی ) و غرب (مثبت از نگاه او) ریشه ای قوم مدارانه دارد نه مبنایی دینی و اسلامی لذا اهتمـام جـابری در بخـش اول کتاب ، بر نقد تاریخ اندیشه مشرق اسلامی (مخصوصا برجستگان آن یعنی فارابی و ابن سینا) قرار دارد و بخش دوم آن ، به توصیف و تشریح وجوه اندیشه فلسـفی غـرب جهـان اسلام (ابن باجه ، ابن طفیل ، ابن رشد و ابن خلدون ) قرار گرفته است که ناخودآگاه نگـاهی تحسین برانگیز به این بخش از میراث از سوی جابری هویدا می گردد.
٤. تحلیل درونی و جایگاه اثر عابد الجابری در بخش اول از کتاب «نحن و التراث » درصدد تبیین این پـیش فـرض خـود است که آیا « عقل عربی و عقل ارسطویی (مایل به تجدد)، جریان اصیل اندیشه فلسفی در میراث اسلامی است ؟» برای این مهم ، ابتدا روش شناسی معرفتـی حـاکم بـر اثـر حاضـر را تدوین نموده است ، سپس به بررسی آثار و زمانه و زمینه فارابی می پـردازد، همچنـین ایـن روش را در خوانش آثار، زمینه و زمانه ابن سینا بکار می گیرد.