چکیده:
کسی، از این که مردم در حل مشکلاتی که به علت کمبود اطلاعات مورد نیازشان عاجز می مانند متعجب و شگفت زده نمی شود. اما این مطلب واقعا عجیب است که آنها غالبا در حل مسایلی در می مانند نه تمام اطلاعات ضروری را دارند.
خلاصه ماشینی:
"آنها اطلاعاتی در زمینه اینکه چگونه موشها خود را از جعبه تست هوش(پازل)به بیرون میرسانند،یا این که شامپانزهها چگونه از ابزار تحت اختیارشان برای به دست آوردن موز استفاده میکنند و یا نحوه ترکیب مایعات بیرنگ توسط بچهها جهت پیدا کردن ترکیبی که از آن رنگ زرد درست میشود و نظایر آن را جمعآوری کردهاند.
Helmhors متخصص معروف فیزولوژی،در هنگام آماده کردن یک متن سخنرانی درباره وسیله ساخته شده آقای بروک،ناگهان متوجه شد که از پرتوهای منعکسه پرده شبکیه میتوان جهت مشاهده خود پرده شبکیه استفاده نمود و سپس با استفاده از یک عدسی تصویری از پرده شبکیه به وسیله نور منعکس شده از آن پرده به دست آورد همان طوری که Hadamard ریاضیدان اشاره میکند،این یک فکر تقریبا واضح و آشکار بوده است که به نظر میرسد آقای بروک نتوانسته است این پدیده را مورد بررسی مجدد قرار دهد.
بنظر میرسد اغلب مشکلات احتمالا مربوط به تعداد عوامل که بیشتر از ظرفیت حافظه آتی میباشد،بستگی دارد مگر این که دستگاه پردازشگر به وسیله یک طرح برنامهریزی شده جهت جستجو هدایت شود و یا این که دارای حافظه کاملی باشد که بداند به چه قسمت هایی تاکنون مراجعه کرده تا بتواند به راحتی عوامل و یا ترکیب آنها را مورد مطالعه و بررسی مجدد قرار دهد.
مجددا به دست آوردن انعطافپذیری حال،دیگر باید از اصول بازدارنده دست برداشته و به اصولی روی بیاوریم که میتوان به آنها با دید مخصوص نگاه کرد:اگر در حل مسألهای به هیچ جائی نمیرسید،از راهی که برای حل آن مسأله رفتهاید دست برداشته و سعی کنید یک مشکل جدید دیگر را به عنوان اساس حل مسأله پیدا کنید."