چکیده:
از آنجا که اکثر بنیادگرایان، انتظار تغییرات سریع در آینده نزدیک را دارند و میتوان با اطمینان گفت که همه بنیادگرایان به دنبال تاسیس حکومت الاهی بر روی زمیناند، آن هم، همین الان و در همین جا، نه در آخرت یا در دنیای ارواح. در عموم تعاریفی که از جنبشهای بنیادگرا ارائه میشود؛ موعودگرایی و هزارهگرایی عنصری جداییناپذیر در این جنبشها فرض میشود. در این مطالعه وزن عنصر موعودگرایی و هزارهگرایی در سه جنبش هاردیم، طالبان و اکثریت اخلاقی بررسی شده است. هریک از این جنبشها جزء تاثیرگذارترین جنبشهای بنیادگرا در دوران و دین خود به حساب میآیند. با استفاده از روش تطبیقی مورد محور، مصادیق موعودگرایی در هر سه جنبش استخراج شده است. از دستاوردهای این مطالعه؛ آگاهی به عدم وزن یکسان عنصرموعودگرایی در جنبشهای بنیادگرای مورد بررسی و ارائه یک مدل نظری است که بر اساس آن چگونگی ارتباط و کارکرد موعودگرایی با عناصر دیگر در این جنبشها ؛ مانند گزینشگری از متن مقدس و مرزبندی روشن قابل فهم میشود. البته یافتههای این تحقیق با حمایت نظری؛ تئوری آلموند و اپلبی و سیوان بهدست آمده است که در این نظریه تلاش شده، که اجزای تشکیلدهنده یک جنبش بنیادگرا را تبیین شود.
Most fundamentalists expect rapid changes just now and most of them seek to establish religious government right now and right here. In general definitions of fundamentalist movements Messianism and Millennium oriented are assumed as integral elements. In this study، weight Messianism and Millennium oriented in Haredim، Taliban and moral majority. Each of these movements are influential fundamentalist movement during their times and religions. We use comparative case oriented method and extract some facts from each movement about Messianism and Millennium oriented. One result of this study knows about the lack of uniform weight of Messianism in fundamentalist movements. We also have to understand messianism in relation to other elements of these movements such as: selectivity and sharp boundaries. The findings of this study support by theory of Applby، Almond and Sivan. They have been attempting to explain religious fundamentalist movements dimensions in theoretical framework.
خلاصه ماشینی:
"Aziz Ahmad Dessouki Fakhry Sachedina Riesebrodt Almond Antoun Bruce اکثر بنیادگرایان، انتظار تغییرات سریع در آیندۀ نزدیک را دارند و میتوان با اطمینان گفت که همۀ بنیادگرایان به دنبال تأسیس حکومت خداوند بر روی زمیناند، آنهم، همین الان و در همینجا، نه در آخرت یا در دنیای ارواح.
برای پاسخ به این سؤالات بین سه جنبش بنیادگرای دینی در ادیان ابراهیمی (هاردیم، اکثریت اخلاقی و طالبان) با روش تطبیقی _ تاریخی مورد محور، یک بررسی تطبیقی انجام خواهیم داد و با مبنا قرار دادن نظریه آلموند، اپلبی و سیوان که 9 شاخص را در دو سطح ایدئولوژیک و سازمانی برای تبیین و شناسایی جنبشهای بنیادگرا مشخص کردهاند (سطح ایدئولوژیک؛ 1.
2. موعودگرایی در هاردیم برخلاف مسیحیان و مسلمانان، نکتهای که محور نگرانیهای یهودیان در آخرالزمان را تشکیل میدهد یک چیز است، آن هم مسیح: اینکه آیا او خواهد آمد؟ اگر قرار به آمدن او باشد، آن زمان کی است؟ آیا یهودیان مومن میتوانند تا حدی به ظهور زودتر او سرعت ببخشند؟ یا اینکه دورۀ طلایی آخرالزمانی برای آنها زودتر از فردی خاص خواهد رسید؟ آیا خداوند این کار را به واسطۀ انسان انجام میدهد یا این اتفاق به شکل معجزهآسایی Jim Beaker William Safire رخ میدهد؟ اعتقاد یهودیان به آخرالزمان با تجربۀ منحصر به فرد تاریخی یهودیان پیوند خورده است.
بهعنوان مثال، هاردیم جزء جنبشهایی است که گزینش از تاریخ یهود و عناصر موجود در متن مقدس یهودی مبنای زندگی روزمره اعضای هاردیم را شکل میدهد و این گزینش نوع مواجهۀ آنها را با افراد بیرون از جنبش مشخص میکند و آنها را برای متمایز بودن با غیر از خود ملزم به انجام دادن رفتارهای روشن مینماید."