چکیده:
رسالهالطیر احمد غزالی داستانی کوتاه و رمزی به زبان فارسی در باب سیر و سلوک عارفانه است که متن آن با آیات و روایات درآمیخته، و به ابیاتی چند مزیّن شده است. غزالی در این رساله به هفت منزل: جذبه، طلب، همت، استغنا، تسلیم و رضا، قرب، فنا و بقا اشاره میکند؛ بنابراین پیش از عطار، در رساله خود به مفهوم استغنا بهعنوان یکی از منازل سلوک اشاره کرده است. او آغاز سیر و سلوک عرفانی را جذبه و کشش الاهی و نهایت آن را فنا فی الله و بقا بالله معرفی میکند و پیام محوری داستان خود را بر جذبه که یکی از عوامل یقظه است استوار میسازد. این جستار، پژوهشی توصیفی-تحلیلی است که به بررسی منازل عرفانی، درون مایه اصلی و پیام محوری این اثر میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"خاقانی نیز در قصیدهای فقر را به سریری تشبیه میکند که سالک را به مقام رضا رسانده و تنها سر کسی در آن سریر به تاج میرسد که به مقام نیستی رسیده باشد (مؤذنی و علیزاده، 1390: 83): سریر فقر تو را سر کشد به تاج رضا تو سر به جیب هوس درکشیده این است خطا بر آن سریر سر بی سران به تاج رسد تو تاج برنهی ار سر فرو نهی عمدا 4-6-قرب قرب؛ یکی از منازل سفر روحانی و غایت سلوک عرفانی است که غزالی در رسالهالطیر به آن پرداخته است، او قرب را منزل درویشان و نیازمندان و آخرین مرحله سلوک مرغانی که به بارگاه سیمرغ راه یافتهاند معرفی میکند؛ و شرط رسیدن به این مقام را اعتراف به عجز و بیقدری خویش میداند؛ و معتقد است تنها کسی جلیس و قرین ملک حق میگردد که به حقیقت نیازمند و مسکین باشد.
نکته قابل توجه در رسالهالطیر این است که غزالی گرچه نهایت سفر روحانی را فنا فی الله و بقا بالله معرفی میکند؛ ولی برای دو گروه ذکر شده از سالکان، پایان یکسانی متصور نیست، و این میتواند نشان دهنده اهمیت مراحل اولیه سلوک و تفاوت در مراحل فنا باشد؛ زیرا در این رساله میتوان فنای افعالی را با مقام تسلیم و رضا و فنای صفات را با مقام قرب پیش از فنا یکسان دانست؛ به این معنی که مقام تسلیم و رضا و مقام قرب پیش از فنا به ترتیب همان دو مرحله ابتدایی و میانی فنا یعنی فنای افعالی و فنای صفاتی میباشند؛ و اختلاف دو گروه یاد شده در رسیدن به مقام فنای ذات است."