خلاصه ماشینی:
"به عبارت دیگر هر یک از افراد خود را مستقیما عامل ایجاد یا سلب اعتماد سازمانی در محیط رقابتی میدانند چرا که به این باور کلیدی رسیدهاند که اعتماد محیطی است که بقا،رشد و پویایی فردای آنها را تضمین میکند.
کسب این اعتماد و اطمینان پدیدهای است که حصولش مدتها زمان نیاز دارد و در اتکای عمیق یکجانبه یکی از طرفین در خصوص امر مهمی به دیگری اعتماد میکند و در صورت بروز مشکل باید هزینه بالایی را بپردازد.
هر اندازه که سازمانی در شناخت درست عوامل استراتژیک محیط خود موفقتر عمل کند و پاسخ مناسب را با دقت و سرعت بیشتر به این انتظارات بدهد،فرایند کسب اعتماد را برای خود تسهیل نموده است.
نکتهای که در باب رفتار سازمانهای اعتماد آفرین میتوان گفت این است که سازمان اعتمادآفرین الگوی توجه به عوامل استراتژیک محیطی را برای سنجش اثربخشی خود مورد استفاده قرار میدهد.
یادگیری سازمانی در اینجا دو بعد پیدا میکند: نخست اینکه خود سازمان یاد میگیرد که رفتار مناسب کدام است و دیگر اینکه این تجربه میتواند به عنوان درسی برای سایر سازمانهایی باشد که همواره مترصد الگوبرداری از روشهای موفق دیگران هستند مطرح گردد.
Bies Robert and Mcallister - rela New : Distrust and Trust Academy , realities and tionships Management of (2)- Developing " Dugal .
vol ,1998 , Review Management (5)-- Manufacturer in Trust of Power The ; Kamar Nirmalya Dec / Nov ; Reiew Business Harvard ; Relationships 97.
P ,1998 (6)- and Trust of Cycles ; Butler Richard and gill Jaz , Journal Management Europian ; Vevtures joint in Distrust 82."