خلاصه ماشینی:
"نویسنده مقاله مزبور، مساله وحدت و کثرت ادیان را از دو منظر عرفانی و فلسفی مطرح کرده و در نهایت به این نتیجه رسیده بود که، بحث وحدت ادیان تنها از منظر عرفانی و باطنی قابل طرح است و این مقوله از منظر آموزههای عقلانی و فلسفی و خردبشری قابل طرح نیست؛ بلکه در این حوزه تنها میتوان از کثرت ادیان سخن گفت.
ناقد مقاله فوق درصدد آن است که مقوله وحدت ادیان را از منظر قرآن کریم امری منتفی بداند و دین را در نزد خداوند همان دین اسلام به معنای اصطلاحی آن نزد مسلمانان معرفی کند.
وی در ادامه به استدلال نویسنده مقاله فوق الذکر اشاره میکند و استناد وی به قاعده «صرف الشیء» را مورد خدشه قرار میدهد.
و لذا تعبیر ایشان از صرافت با تعبیر مشهور منافات دارد و نمیتوان استناد ایشان را به قاعده «صرف الشیء» پذیرفت."