چکیده:
ابو فراس حمدانی از چکامهسرایان عصر عباسی است. او نگاهی عمیق به اسلام و مسائل مذهبی دارد و در اسارت، دیدگاه زاهدانه نسبت به زندگی پیدا میکند. همچنین او در عصری نزدیک به صدر اسلام میزیست. بیشتر پژوهشهایی که دربارۀ این شاعر صورت گرفته است در خصوص شخصیت و برخی از قصاید اوست ولی دربارۀ تعامل اشعار او با قرآن و نهجالبلاغه تحقیقی صورت نگرفته است. در حالیکه مضامین و واژگان و تصاویر شعری شاعر، الهام گرفته از این دو متن دینی، گاه به شکل وامگیری و گاه به شکل دگردیسی است و شاعر آگاهانه گاه تعاملی در جهت این دو متن و گاه بر خلاف جهت این دو متن داشته است.
خلاصه ماشینی:
٣ـ نفی کلی یا حوار: در این نوع ، شاعر یا نویسنده ، سطحی از متن غایب را در متن خود می آورد در حالی که معنای متن منحول شده است [١٤، ص٥٥].
در بررسی روابط بینامتنی اشعار ابوفراس با قرآن و نهج البلاغه ، متن قرآن و نهج البلاغه متن غایب یا متن مرجع است و شعر شاعر متن اصلی یا حاضر و روابط بینامتنی تعامل بین این متن ها را آشکار می کند.
ب ـ نوع دوم از بینامتنیت ساختاری آن است که نویسنده یا شاعر بخشی از متن غایب را با اندکی دگردیسی در اثر یا سخن خود به کار گیرد که این دگردیسی می تواند به شکل تغییر صرفی ، افزودن و کاستن یا تقدیم و تأخیر باشد.
شاعر با باور به این اصل اعتقادی که در قرآن نیز آمده ، آن را با الهام گرفتن از سخن پروردگار در شعر خود با اندکی تغییر گنجانده و به جای حرف جر «لام »، حرف جر «إلی » را به کار برده است .
در این بیت ، بینامتنیت از نوع نفی متوازی است و شاعر با آوردن واژگانی مترادف با واژگان سخن امام علی (ع )، مضمون پیام ایشان را در سخن خود گنجانده است .
شاعر با واژگانی مترادف با واژگان امام علی (ع ) به شکل واضح سخن ایشان را با اندکی تغییر، طبق قانون امتصاص در شعر خود به نظم کشیده است .