چکیده:
منطقه خلیج فارس همواره به عنوان یکی از مناطق مهم امنیتی، راهبردی و اقتصادی در
نظام بین الملل از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده، به گونه ای که در طول قرن های
اخیر، پیوسته مورد توجه قدرت های بزرگ جهانی بوده و از تجاوز آنها در امان نمانده
است. امروزه با اکتشاف نفت، و با توجه به نقش اساسی آن در اقتصاد جهانی، امنیت و
ثبات این منطقه دغدغه اصلی کشورهای منطقه و جهان است. به نظر می رسد با توجه به
بافت دولت های منطقه خلیج فارس و وضعیت سرزمینی و جغرافیای سیاسی آن امنیت منطقه ای
مبتنی بر همکاری بین دولت های منطقه، مناسب ترین شیوه برای تأمین امنیت خلیج فارس
است. البته این مهم نیز حاصل نمی شود، مگر با به کارگیری شیوه های گوناگون
اعتمادسازی متقابل بین دولت های منطقه برای رفع سوء تفاهمات که وظیفه سران کشورهای
منطقه است.
خلاصه ماشینی:
"به دلیل آنکه کشورهای حاشیه خلیج فارس دارای دیدگاه های مختلفی درباره مسئله «امنیت» در این منطقه هستند([2]) با در نظر گرفتن شرایط جدید جهانی و پیروزی اجمالی ایالات متحده آمریکا و متحدانش در جنگ دوم خلیج فارس در سال 1991، و در پی حادثه 11 سپتامبر آمریکا و حمله نظامی این کشور و متحدانش به افغانستان و عراق، که موجب تقویت حضور نیروهای خارجی در منطقه شد،([3]) فرضیه این مقاله آن است که جمهوری اسلامی ایران برای تأمین امنیت منطقه خلیج فارس در جهت اهداف اصولی خود، باید از نظام امنیتی مبتنی بر همکاری بهره جوید و از طریق کاهش نقش قدرت های خارجی در منطقه و با بیشترین استفاده از سیاست تنش زدایی و سعی در اعتمادسازی متقابل، به این خواسته خود نایل آید.
([26]) جمهوری اسلامی ایران همواره با اعتقاد راسخ به اصول پایدار رعایت حسن همجواری و برقراری و توسعه روابط دوستانه با همسایگان خود، به منظور بی اثر ساختن توطئه های مخالفان ثبات و امنیت پایدار در منطقه حیاتی خلیج فارس، در سال های اخیر کوشیده است با پیروی از سیاست صبر و خویشتن داری و تنش زدایی و اعتمادسازی، حسن نیت خود را برای حل و فصل اختلافات نشان دهد و با تأکید بر پای بندی خویش به تفاهمات فیمابین و حل اختلافات از طریق مذاکرات و گفتوگوهای مسالمت آمیز، کشورهای منطقه را به منافع حیاتی شان در سایه ثبات و امنیت در منطقه متوجه نماید."