چکیده:
مسایل اقتصادی همواره پیش روی جامعه و دولتمردان قرار داشتهاند. موضوع رسیدن به
حداکثر سود در انواع نظامهای اقتصادی مطرح میباشد و مکاتب گوناگون سعی در
پاسخگویی به آن و حل مشکلات ناشی از آن دارند.
هر مکتب با توجه به تئوریهای مقبول، با این سؤال مواجه میشود، اما میتوان گفت که
این قبیل مواجههها معمولا نوعی نگاه از درون را بر مسائل اقتصادی خود صورت
میدهند. در این حالت مفاهیم یا موضوعات بزرگ یا اصلی مغفول نهاده شده و لذا مسائل
همچنان باقی میمانند.
توجه به مفهوم «اخلاق» در «فرهنگهای» مختلف حاوی مباحث برجستهای میباشد که در
زمانهای مختلف با نظامهای «اقتصادی»، «سیاسی» و «اجتماعی» هماهنگ شده و به حل
مشکلات یاری میرسانند.
از این حیث، نگاه به نهجالبلاغه بسیار سودمند خواهد بود و همین نگرش بر کتاب زمینه
مشارکت همگانی در پاسخگویی به مسائل اقتصادی را فراهم خواهد ساخت.
مقاله اخلاق و اقتصاد ناظر به این نحوه نگرش به موضوع اقتصاد است.
خلاصه ماشینی:
"در اینجا میتوان به این نکته هم اشاره کرد که فحوای کلام امیرالمؤمنین به نحوی است که آدمی متوجه وجود نظارت و مراقبت در دستگاه حکومت از سوی ایشان میشود که وظیفه خود را بدرستی انجام میداده و امام را از چگونگی عملکرد کارگزار مطلع میساخته است.
بعنوان مثال، در موارد متعدد ایشان به کارگزار خود درباره چگونگی اخذ مالیات از مردم توضیح میدهد و از وی میخواهد که بر آنان سخت نگیرد و آنها را در مضیقه قرار ندهد، چرا که اصل مال به آن مردم تعلق دارد و فقط بخشی از آن توسط کارگزار اخذ میشود که باید به بیتالمال مسلمین سپرده شود.
ایشان تواضع به توانگر را نکوهش میکنند (27) ، از طمع برحذر میدارند (28) ، به قناعت فرامیخوانند (29) ، مسئولیت ثروتمندان را یادآور میشوند (30) از کسب مال حرام برحذر میدارند (31) ، بخل را مذموم میشمارند (32) ، ویژگیهای ثروت را برمیشمارند و آن را پایه شهوات و گرفتاریها میدانند (33) ، عدالت را توصیه میکنند (34) ، به پرداخت حقوق شرعی فرمان میدهند (35) ، مشارکت مالی با دیگری را میآموزند (36) ، واقعیت صدقه را مورد توجه قرار میدهند (37) ، از فقر و تنگدستی تحذیر میکنند و آداب و نتایج آن را نیز میفرمایند (38) ، همچنین آفاتی را برای دارایی مترتب میدانند (39) و سرانجام آنکه امیرالمؤمنین میانهروی و اعتدال در مال و ثروت را در زندگی اقتصادی سفارش مینمایند."