چکیده:
از حدود سه دهه اخیر شیوه عدالت ترمیمی به عنوان راه حل منازعات ناشی از ارتکاب
جرم و ترمیم صدمات و خسارات وارده بر بزه دیده، از جمله یکی از دستاوردهای بزه
دیدهشناسی و جنبشهای اجتماعی در حوزه جرمشناسی پذیرفته شده است.مزیت این شیوه
نسبت به شیوههای سنتی عدالت کیفری مانندعدالت سزادهیوعدالت بازپروری، این است
کهعدالت ترمیمیتلاش میکند به ایجاد سازش و آشتی بین بزه دیده و خانواده او از
یکطرف و بزهکار از طرف دیگر بپردازد و ضمن تأمین حقوق بزه دیده، بین طرفین قضیه
زمینه صلح پایدار را فراهم کند.از طرف دیگر عدالت کیفری اسلام، در حوزه جرائم علیه
تمامیت جسمانی اشخاص، بیشتر به جبران خسارت وارده به بزه دیده و ایجاد صلح و سازش
بین جانی و مجنی علیه و نیز خانواده دو طرف توجه کرده است.در قرآن مجید سنت اسلامی
و آراء اندیشمندان و فقهای اسلام، به صلح و سازش در این گونه موارد بسیار توصیه شده
است، به نحوی که با گذشت شاکی خصوصی یا وارث مقتول، مجازات قصاص نفس یا عضو به
پرداخت دیه که مقداری مال است، تبدیل میشود و جانی از آن قصاص نجات مییابد.در طول
25 سال قانونگذاری جمهوری اسلامی ایران، احکام و فتاوای فقهی در این بخش به صورت
قوانین موضوعه از طرف نظام قانونگذاری در آمده، و به مورد اجرا گذاشته شده و بر حسب
تحولات اجتماعی و ظهور دیدگاههای نو و اجتهاد مستمر فقهی تحولات جدی در این زمینه
ایجاد شده است.
خلاصه ماشینی:
"6-ارزیابی انتقادی مقررات قصاص و دیه علیرغم نقاط قوت احکام مربوط به قصاص و دیه در رعایت قواعد مربوط به عدالت ترمیمی در جرائم مربوط به تمامیت جسمانی اشخاص، و توجه به مسئله جبران صدمات وارده به بزه دیده و نقش مؤثر او در این مورد و خصوصا توجه به صلح و سازش که در حفظ وحدت و انسجام جامعه امری بسیار چشمگیر است، و اهتمام شریعت و به تبع آن مقنن جمهوری اسلامی ایران در جبران صدمه و خسارت وارده به بزهدیده در این جرائم که حائز اهمیت میباشد، انتقاداتی بر این سیاست کیفری وارد شده است که به طور خلاصه به بخشی از آنها اشاره میکنیم: 6/الف-انتقاد از حیث تفاوت دیه: یکی از انتقادات وارده بر عدالت کیفری اسلام در مورد جرائم علیه اشخاص، تفاوت دیه زن و مرد و نیز تفاوت دیه غیر مسلمان با مسلمان است.
2-در حوزه جرائم علیه اشخاص نقش بزهدیده و یا خانواده و وارث او، بسیار برجسته بوده، و چه در مرحله تعقیب و رسیدگی و صدور حکم، و چه در مرحله اجرای مجازات، این بزهدیده از جرم و یا وارث و قائم مقامهای اوست که سرنوشت بزهکار را از حیث نوع مجازات و اجرای آن رقم میزند، به نحوی که با گذشت و عفو مجرم توسط بزهدیده و یا قائم مقام او، مجازات سنگینی چون قصاص نفس به دیه و حبس تعزیری تبدیل شده، و این امر تا آخرین مرحله قبل از عملی شدن اعدام و با وجود صدور حکم و قطعیت آن امکانپذیر است، حکم مزبور ناشی از توجه اسلام به فراهم شدن زمینه صلح و سازش پایدار در این حوزه میباشد."