خلاصه ماشینی:
"من دوست دارم روی این قسمت هم بحث شود که در نبرد بین رژیم شاه و مردم که منجر به انقلاب شد،ادبیات کودکان چه نقشی ایفا کرد و این نقش، خودش را چگونه در ساختارهای اجتماعی نشان داد؟همچنین،فکر میکنم خوب است که ما به زاویههای دیگر زندگی صمد-اگر ضرورتی داشت-بپردازیم؛به ویژه نقش ادبی یا خود ادبیات صمد که بخش زیادی از کتاب ما را به خودش اختصاص داده است.
من چند مورد را یادداشت کردهام که میتوان راجع به آنها صحبت کرد و یکی دیگر،بحثی است که در انتهای کار باز شده است؛شما در صفحهء 180 تعریفی از روایت ارایه میدهید که این تعریف، دکتر علی عباسی: در بخش گونههای روایتی یا روایتشناسی، سعی کردیم متدهایی را که مربوط به «ژپ لینت ولت»و«ژرار ژنت»است، پیاده کنیم مبنای کارتان قرار میگیرد:«روایت گذر از وضعیت آغازین به وضعیت پایانی است،به این شرط که دست کم در این حرکت،میان آن دو دگرگونی رخ داده باشد»به نظر من،این تعریف مشکل دارد و شامل همه داستانها نمیشود.
صاعلی:آقای محمدی!شما چرا به جای اینکه در قسمت اول به تاریخچهء افکار حزب تود بپردازید،کتابهایی را مورد بررسی قرار ندادید که چنین خط سیری را طی کرده باشند؟برای من سؤال بود که شما با این تخصصتان،چرا این زمینه را در این بخش نادیده گرفتید؟ محمدی: متأسفانه،جنبش چپ ایران به لحاظ تئوریک، بسیار فقیر بوده هزاران نفر مارکسیست شدند،بدون اینکه حتی یک کلمه از تئوریهای مارکسیسم خوانده باشند و این سرنوشت دردناک مردمی است که پس از کودتای 28 مرداد،برخی از مهمترین متون کلاسیک مارکسیستی از آنها گرفته شد محمدی:شما چند بار تکرار کردید که ما در کتابمان،تاریخچه حزب توده را گفتهایم یا چنین چیزی."