خلاصه ماشینی:
"روشن نبودن تعریف ومحمد جعفری(قنواتی) (به تصویر صفحه مراجعه شود)حدود ادبیات شفاهی برای نویسندگان کتاب،درصفحات مختلف بازتاب خود را نشان داده است.
از نظرنویسندگان«در این افسانهها عناصری از جادو،ناروشنی و ابهامدر مفهوم و تعریف ادبیات شفاهی،به تقسیمبندی انواع افسانههاتسری پیدا کرده است(به تصویر صفحه مراجعه شود) دینهای نخستین ایرانی همچون باور به نیروهایطبیعی مثل باد و خورشید و نیز باورهای اسطورهایدیده میشود.
آیا در دورۀ پیش از اسلام،امکان آموزشرسمی برای کودکان عوام وجود داشت؟داستانبزرگمهر با کفاش و مخالفت انوشیروان با آموزشفرزند کفاش که در بسیاری از منابع تاریخی و ادبیبه آن اشاره شده است،معروفتر از آن است کهبخواهیم دربارۀ آن مطلب مکرری بنویسیم،اگرتوجه داشته باشیم که این داستان،در زمانی یکی ازمقتدرترین شاهان ساسانی اتفاق افتاده که وزیریدانا همچون بزرگمهر را در کنار خود داشته است،فقر آموزش رسمی برای عموم مردم بیشتر روشن،میشود.
5-نویسندگان در نقل عبارات از کتابهایدیگر،از یک سو دقت و نیز روشن علمی و پژوهشیرا مرعی نکردهاند و از سوی دیگر،بدون برخوردانتقادی،مواد نادرستی را از دیگران برای تأییدنظرات خود ذکر کردهاند که به دو مورد آن اشارهمیشود: الف-در صفحه 251،ظاهرا به نقل از تاریخادبیات هرمان اته،نوشتهاند:«از میان منظومههایعاشقانۀ فردوسی میتوان به زال و رودابه،بیژن ومنیژه و یوسف و زلیخا که در شاهنامه آمده است،اشاره کرد.
نتیجه و خلاصه بررسی: در پایان این بررسی،باید بگویم که ایدۀ تدوینچنین کتابی و عمل به آن،کاری قابل تقدیر وستایش است،اما به دلایل زیر،متأسفانه میان اینایده و تحقق عملی آن،دست کم در مورد جلد اولو دوم،در برخی موارد،فاصلههایی گاه عمیق ایجادشده است: اول اینکه نویسندگان مسایل و مقولههایمختلف و متنوعی را در یک دورۀ طولانی موردبحثوبررسی قرار دادهاند."