خلاصه ماشینی:
"در این جا فقط میخواهیم در یک نمایش ساده آماری،توزیع فراوانی جادوگران را نشان دهیم: نمودار شماره پنج:حضور جادوگران در قصههای برادران گریم بیشترین نوع جادوگران،از نظر جنسیت،مربوط به جنس مؤنث است که این امر، ریشه در نگره مرد سالارانه قصه گویان دارد.
نمودار شماره هشت:آب زندگانی در قصههای برادران گریم با توجه به سطح و حوزه سنی مخاطبان این قصهها،از آب زندگانی استفاده چندان شگفتی آفرینی در کنشهای قصه نشده،اما در قصهها و افسانههای عامیانه که بیشتر با رویکرد تخاطبی عام و بزرگسالان تهیه و نوشته شده است.
ویژگی برتری همه جانبه فرزند کوچکتر،نسبت به بقیه فرزندان را در قصههای برادران گریم،میتوان به صورت نمودار نشان داد: نمودار شماره پانزده:فراوانی قصههایی که در آنها فرزندان کوچکتر،مهمترند در قصهها،بنا به ماهیت و شکل زبان بیانیاش که عموما«روایت»است و هم چنین،به دلیل نوع شخصیتپردازی(که اساسا وجود ندارد و فقط اندکی توضیح داده میشود)تقدیری،معلوم نمیشود که به راستی چرا فرزندان آخری،برتریهایی دارند؟آیا فی الواقع همین گونه است؟نمونههایی بیرونی و واقعی آن چگونه بوده و هست؟ ساخت و بافت قصهها و افسانهها و نحوه حقیقتپنداری و میانه رویدادهای قصوی با واقعیت،هر نوع سکوت و عبور قصه ساز را از مقوله شخصیت و شخصیتپردازی و ریشهیابی یا عدم آن،به خوبی توجیه میکند.
هم در ساخت کوتولهها و هم در ساخت غولها، نوعی مسخشدگی انسانها، اندیشیده شده است کشتن،شایعترین رفتار در قصههاست و این نماد ناسازگاری آدمی با زندگی و آفرینش به شمار میرود چه بسا متن قصه،ضبطها و روایتهای دیگری هم داشته باشد،اما در این دو قرائت از قصه کلاهقرمزی که تنها به فرازی کوتاه از آنها اشاره شد،نکتههای فراوانی است که به دو مورد آن میپردازیم."