چکیده:
نوشتار حاضر مسئله غایتمندی و نتیجهگرایی اخلاقی را میکاود. به نظر برخی متفکران، این نگاه مستلزم سلب عنوان اخلاقی از فعل شده است و لذا معتقدند در صورتی فعل، عنوان اخلاقی پیدا میکند که فارغ از نتیجه و غایت آن صرفا به عنوان یک وظیفه انجام شود. اما به نظر نگارنده، نگاه نتیجهگرایانه به انجام فعل اخلاقی، مستلزم سلب عنوان اخلاقی از آن نخواهد شد و از طرفی مشوق و محرّک انجام فعل اخلاقی میشود. در نگاه اسلامی وجود چنین مشوقهایی نه تنها منعی ندارد، بلکه مورد تاکید و سفارش هم میباشد.
The present writing researches ethical finality. Some scholars believe this view necessitates the negation of the ethical title of the action and thus believe an act is ethical when it is merely done as a duty، regardless of its conclusion and goal. But I believe having a conclusion oriented view to the performance of an ethical action does not necessitate the negation of its ethical title and on the other hand، it is an encouragement and motivation for the performance of the ethical action. Not only these encouragements، according to the Islamic view، has no obligation، it is rather emphasized and recommended.
خلاصه ماشینی:
"اما دستهای دیگر معیار فعل اخلاقی و حسن و قبح افعال اختیاری انسان را غایت و هدف فعل نمیدانند، بلکه این معیار را در هماهنگی و عدم هماهنگی افعال با وظیفه جستوجو میکنند که از این دسته با عنوان وظیفهگرایان نام برده میشود (مصباح یزدی، 1387، ص26)؛ مانند کانت و اندیشمندانی که قایل به نظریه امر الاهی شدهاند.
نقد و بررسی: در بیشتر موارد غایت و هدف محرک و باعث انسانها به انجام فعل اخلاقی است و بر خلاف نظر سقراط و افلاطون، شناخت صواب و خطا، خوب بد، باید و نباید برای وادارساختن انسان به عمل کافی نیست.
محرکهای اخروی در زمینه غایات اخروی با بررسی آیات و روایات در مییابیم که دین مبین اسلام در زمینه فعل اخلاقی سه غایت را قرار داده است و هر کدام از این غایات برای دسته خاصی از انسانها میباشد که عبارتند از: الف) دوری از عقاب الاهی: برای نمونه خداوند کسانی را که دل به دنیا بسته، محبت دیگران را بر محبت خدا ترجیح دادهاند، چنین توصیف میفرماید: «إن الذین لایرجون لقاءنا و رضوا بالحیاة الدنیا و اطمأنوا بها و الذین هم عن آیاتنا غافلون أولئک مأوا هم النار بما کانوا یکسبون» (یونس: 8-7).
5. در بیشتر موارد غایت و هدف محرک و باعث انسانها به انجام فعل اخلاقی است و بر خلاف نظر سقراط، شناخت صواب و خطا، خوب و بد، باید و نباید برای واداشتن انسان به عمل کافی نبوده و علم علت تامه عمل نیست."