چکیده:
در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی از نظریههای مربوط به توزیع درآمد، با طراحی یک الگوی اقتصادسنجی رفتار شاخصهای نابرابری(ضریب جینی، نسبت دهک پایینی به دهک بالایی، نسبت بیست درصد پایینی به بیست درصد بالایی)و شاخص رفاه اجتماعی طی دوره زمانی(1350-1381)تبیین گردد.روابط بلندمدت حاکی از آن است که افزایش بهرهوری نیروی کار و اصلاح نرخ واقعی ارز در کشور در بلندمدت باعث بهبود توزیع درآمدها و کاهش نابرابری میشود.اما افزایش تورم و بیکاری نه تنها موجب بهبود توزیع درآمد نمیشود، بلکه تورم و بیکاری بهصورت یک نوع مالیات نزولی 1 عمل میکند و منجر به بدتر شدن وضعیت توزیع درآمد میشود.همچنین نتایج مدل حاکی از آن است که افزایش بهرهوری نیروی کار و بهرهوری سرمایه باعث بهبود رفاه اجتماعی میگردد.در حالی که تورم و بیکاری اثر منفی بر رفاه اجتماعی دارد.
خلاصه ماشینی:
"c) 33/4- FDA (81/0 p) 41/0 areB-euqraJ 54/0 p) 63/0 (F)yerfdoG-hcsuerB (08/0 p) 63/2 (F)etihW (53/0 p) 38/0 (F)HCRA (24/0 p) 48/1 (F)yesmaR که در آن: INIG :ضریب جینی L/FPDG :بهرهوری نیروی کار RER :نرخ واقعی ارز IPC/XERUCT :مخارج حقیقی دولت LFNI :تورم T :روند زمان نتایج حاصل از تخمین تمامی معادلات الگو در جدول 3 خلاصه شده است، با توجه به اینکه تمامی متغیرها در معادلات برآورد شده (1)I بوده و جملات خطای بهدستآمده نیز (0)I است میتوان نتیجه گرفت که روش همگرایی انگل-گرنجر همچون روش یوهانسن وجود یک رابطه بلندمدت بین تمامی متغیرهای هر یک از معادلات فوق را تأئید میکند.
نتایج حاصل از تخمین معادلات نشان میدهد که افزایش 10 درصدی بهرهوری نیروی کار منجر به کاهش 7/1 درصد نابرابری(ضریب جینی)، و افزایش 10 درصدی تورم باعث افزایش نابرابری به میزان 3/0 درصد میشود، همچنین اصلاح نرخ واقعی ارز نیز باعث بهبود توزیع درآمدها میگردد، چرا که در کشور ما همواره پایین نگهداشتن تصنعی نرخ ارز موجب ایجاد رانت و فرصتهای بادآورده اقتصادی برای گروههای بالای درآمدی بوده است و اقشار متوسط و کم درآمد جامعه همواره از این رانتها بینصیب بودهاند."