خلاصه ماشینی:
"در واقع خائف بیش از آنکه خود را درگیر رویدادهای حسی و ماجرایی شعرها کند،برداشتهای حسی و شاعرانهاش را محور قرار داده و این امر در تصویرگری شعر، کنشی پذیرفته شده است و این که تصویرگر شعر،خود میتواند به شعر مستقلی دست یابد و تصویر او به هیچ رو تابعی از عناصر شکل گرفته در شعر نیست،بلکه تنها حال و هوای کلی شعر را در بر میگیرد.
هرچند فضا و آهنگ شعر نوجوان امروز،با آنچه این مجموعه برای نوجوانان عرضه کرده است،سادهانگارانه و کهن باورانه است و آنها را در میدانهء توقعات کم پرواز از روایت شعری نگه میدارد،همین پنداشت بر زمینهء تصویرها نیز حضور دارد و عنصر زیبایی تصویری،بر اوج بخشیدن به ذهنیتهای شاعرانه و تأویلهای خود یافته از شعر میچربد؛به گونهای که همچنان میتواند مجموعه را مناسب مخاطبان سالهای آخر دبستان دانست.
تلاشهای زمان زمانی،بهرام خائف،حمید رضا رشیدیان،فرهاد جمشیدی و گاهی نیز فاطمهء رادپور،توجه به جایگاه تصویرگری واقعگرایانه را در روایتهای تاریخی و داستانی حفظ کرده و گاه به فرازهای درخشانی دست یافته است(هرچند تصویرگری روی جلد این کتاب،با گرایش به نگارگری امروز،اثر پرویز اقبالی،به هیچ وجه با محتوای درونی متن و تصویر هماهنگ نیست و جا دارد با توجه و ارزشگذاری بیشتری به آن پرداخته شود).
هرچند در تصویر روی جلد این کتاب،با حاشیهنشینیهای شلوغ و کم آرامش در نقشمایههای محیطی روبهرو هستیم،سفیدخوانی تصویرهای داخل کتاب،به آن سکون و تعادل خاصی بخشیده است شبکههای کوچک رنگی با زمینههای تخت،در تصویرهای میانی کتاب،درونمای زیبایی از خانههای روستایی،اسبها و کشتزارها آفریده که بار حسی شعر را به دوش میکشد،اما در نمایش ابرها،انسانها و تصویرهای کوچک محیطی،نوعی خشونت خطی در تصویرها به چشم میخورد که با عناصر حسی شعر چندان هماهنگ نیست و با روشنای تصویر شده در شعر«صبح تا غروب»،تناسب چندانی ندارد."