خلاصه ماشینی:
"» افشین علاء ادامه میدهد:«در گذشته،دغدغهء شاعران سرودن بود، اما الان نیاز بازار درنظر گرفته میشود و شاعران نیز ترجیح میدهند کتابی با قیمت نازل و تیراژ بالا داشته باشند که در نهایت با فراوانی تیراژی که دارد،سودجویی را برای شاعر و ناشر به ارمغان میآورد و شاعر نیز چون برای نویسنده این اشعار هیچ زحمتی نمیکشد،این شیوه را بیشتر میپسندد» افشین علاء در ادامه،ضمن اشاره به وجود توافقنامهای نانوشته بین شاعران و ناشران میگوید: «کارکردن برای خردسالان،به واسطهء محدودیت دایرهء واژگان این گروه سنی،بسیار کار مشکلی است،ولی متأسفانه در این زمینه بیشترین کتابها به راحتی و بدون کوچکترین وسواس،با سطحیترین شکل و قالبهای بازاری،منتشر میشود و خردسالان به واسطهء ضعف همین کتابها،ارتباط درستی با شعر برقرار نمیکنند و علاقهء خود را به شعر از دست میدهند.
در حالیکه در کتابهای شعر موجود،وزن و قافیه است که ترتیب ارکان جمله را مشخص میکند وشاید همین چیزها باعث میشود که بیتی از یک شاعر با فعل شروع شود،با مفعول ادامه پیدا کند و با قید که از سر تصادف قافیه نیز شده است،خاتمه یابد و یا به ترتیبی دیگر،مثل این بیت: «بابا شب شام میپزه برای من مثل مامان بلده بابای من» و یا «بابا میبره منو توی حموم ریزهریزه آب گرم میریزه روم» و یا مصراع آخر این بند: «نگاه بکن هوا رو چه صاف و آفتابیه اون بالا رو میبینی چه آسمون آبیه؟» با توجه به ابیاتی که به عنوان نمونه تا اینجا ذکر شد،معلوم میشود که در اکثر کتابهای موجود،مضمون شعرها چیزی فراتر از همین کارهای روزمره نیست؛کارهایی که در شبانهروز بارها اتفاق میافتد و کودکان میتوانند تمام این چیزها را در دنیای پیرامون خود ببینند."