خلاصه ماشینی:
"حالا تصمیم با خودت است که دوست داشته باشی اول کدام یک از خرسها را همراهی کنی که در مسیر پرماجرایشان طناب قرمز را دنبال میکنند:«آدا خرسه» که با یک موتور به سرعت رانندگی میکند و در یک دره عمیق سقوط میکند یا «سبدویس خرسه»که گریه کردن را به یک خرگوش یاد میدهد و کم مانده بود که در رودخانه غرق شود.
او از خودش پرسید:«حالا دیگرچه چیزهایی را میتوام تجربه کنم و آیا در انتهای طناب قرمز چیزی یافت میشود؟چه چیز ممکن است در آنجا باشد؟» و در خصوص سبدویس هم به این نکات اشاره میکند: «تمام روز در راه بود.
راستی بعد از این همه چیزهایی که تجربه کرده بود،آیا هنوز هم کتاب جزیره گنج میتوانست برای او مهیج باشد؟» اما ماجراهایی که در هر دو سرنوشت رخ میدهد، بهطور کامل از زندگی روزانه گرفته شده است و در هر اجتماعی،کم و بیش صورتی واحد و مشابه دارند."