خلاصه ماشینی:
"بر طبق نظر نویسنده کتاب،دلایل مختلفی برای حرام دانستن و بدشمردن ربا وجود دارد، لذا به این موضوع توجه چندانی نباید کرد،بلکه رویکرد ما باید به گونهای باشدکه مشخص کند که اولا،در کدام قسمت از عملیات بانکداری نوین، مصادیق ربا را میتوان پیدا کرد؟ثانیا،چگونه میتوان آنها را محدود کرد یا از میان برداشت؟و ثالثا،باید بررسی کرد که بعد از این کار،آیا سیستم به دست آمده کارآمد هست یا نه؟ از بعد سپرده،آنچه سپردهگذار،علاوه بر سرمایه اولیهاش دریافت میدارد،بهره است و بنا به تعریف از مصادیق"ربا"بشمار میرود.
اجرای چنین راهکارهایی دارای سه مزیت عمده است:اولا،اعمال چنین راهکارهایی باعث میشود که ریسک عدم بازپرداخت وام توسط وامگیرنده مرتفع شود و در این حالت،بانک به یک ارایهدهنده خدمات مالی تمام عیار تبدیل میشود و بانکداری تجاری از جلوهای ماندگار و حقیقی برخوردار خواهد شد؛ثانیا، چون در این سیستم بازپرداخت وام توسط وام گیرنده تضمین شده است،لذا به طور خودکار،برگشت سرمایه سپردهگذار نیز تضمین میشود و دیگر نیازی به بیمه سپردهگذاری نخواهد بود؛ثالثا،محققان و علمای اقتصاد اسلامی در مورد اعمال جریمه در صورت تاخیر یا عدم بازپرداخت وام،اختلاف نظر دارند و برخی از آنان چنین جریمهای را مصداق ربا میدانند.
تحلیلهای این کتاب نشان میدهد که فعالیتهای لازم برای مشخص نمودن تاثیرات ناشی از تورم در سه حیطه خلاصه میشود:سپردههای بلندمدت،وامهای میان مدت و بلند مدت و اوراق قرضه دولتی،سایر کارها مربوط میشود به تعیین نرخ واقعی طلا و تنظیم جدول تطبیقی،از چنین روشی هم در بانکداری تجاری سنتی و هم در سیستم بدون ربا (اسلامی)میتوان استفاده کرد."