چکیده:
اگر در سرتاسرگیتی یک واقعیت انکارناپذیر وجود داشته باشد که به یقین بتوان دربارة
آن اعلامنظر کرد بیتردید این است که «ما در جهانی زندگی میکنیم که پیرامونمان را
عدم قطعیت احاطه کرده است». بستر فعالیتهای روزمرة بشر با عدم اطمیبان و یقین
آمیخته است و همین موضوع بسیارامهم به پیدایش مفهومی به تام ریسک منجر شده
است. ریسک هستة اصلی و ماهیت وجودی صنعت بیمه و نظام بیمهگری را توجیه
میکند. در طور سالهای گذشته شاهد بودهایم که چگونه حوادث دهشتناک طبیعی و
غیرطبیعی» مصیبتهای غمباری برای بشر زقم زدهاند؟؛ حوادئی مهیب و وحشتناک
مانند انفجار در کارخانه تولید گازهای شیمیایی در بوپال هند؛ انفجار نیروگاه هستهای
چرئوبیل؛ سیلهای ویرانگر و خانه برانداز خاور دور؛ زمینلرزههای بزرگ پاکستان
ارمتستان» مکزیکوسیتی» رودباره کوبه» نورتریچ و بسیاری دیگر. متاسفانه» این حوادث
فاجعه آمیز فقط چند روز با چند هفته تیتر اصلی روزنامهها میشوند و یا رادیو و
تلویزیونهای جهان در بخشی از برنامههای اخبار خود به اینها میپردازند و بعده با
گذشت اندک زمانی به فراموشی سپرده میشوند. حدیث وقایع به ظاهر کوچکتر که از
کتار آنها بیخیالتر میگذریم. شاید غمانگیزتر باشد. به آمار جهانی نظری بیفکنیم: در
هر ساعت ۳۵ نفر در تصادفهای رانندگی کشته میشوند؟ در هر ساعت ۲۰ کارگر براثر
حوادث عجین با کار کشته یا زخمی میشوند؟ در هر دقیقه دو اتوموبیل با هم تصادف
میکنند؛ یا به سرت میروند؛ در هر روز از سال» آتشسوزی میلیونها ربال خسارت به
بار می آورد؟ و... این فهرست همچنان دامه دارد. اینها همه آثار و تبعات ریسک است
که ضرورت توجهه» دفتو حوصلة بیشتر دولتهاء مردم و صنایع را ایجاب میکند.
خلاصه ماشینی:
"بیمه و پیشگیری از خسارت (کارامدترین ابزار مدیریت ریسک محمود اسعد سامانی مقدمه اگر سرتاسر گیتی یک واقعیت انکار ناپذیر وجود داشته باشد که به یقین بتوان دربارهء آن اعلام نظر کرد،بیتردید این است که«ما در جهانی زندگی میکنیم که پیرامونمان را عدم قطعیت احاطه کرده است».
برای مثال،وقوع آتشسوزی در کارخانه،نه تنها موجب وقفه در تولید میشود بلکه ساختمان و ماشینآلات را نیز طعمهء خود میسازد و جایگزینی آنها متضمن صرف وقت و منابع مالی مؤسسه است.
تجربه ثابت کرده است که پیشگیری و خسارت توأم با بیمه کردن بهترین و اقتصادیترین راه برای مواجهه با ریسک است(در جدول شمارهء 2 این موضوع نشان داده شده است).
این قاعده در مواردی که زندگی انسانها مطرح باشد قابل اعمال نیست،اما به هر حال باید در نظر داشت که برای هزینهء اقدامات پیشگیرانه حد مطلوبی وجود دارد و هزینههای مصرف شدهء ورای این حد،نه تنها در کاهش خطر تأثیری ندارد،بلکه به جمع هزینهء خسارت احتمالی میافزاید.
افزون بر این،افزایش نزخ بیمه اغلب اثر ضدتولیدی دارد،زیرا ممکن است بیمهگذاران را به خود بیمهگری،نگهداری سهم بزرگی از خسارت برای خود و حتی به ایجاد شرکتهای خود بیمهگر ترغیب کند که به کاهش شدید حقبیمه و درآمد بیمهگران منجر میشود.
اگر این قضیه را بپذیریم که افزایش حقبیمه به تنهایی راه حل دایمی نیست،آخرین پاسخی که در قبال تزلزل نتایج پیش رو داریم،اقدامهایی است که برای پیشگیری از خسارت انجام میگیرد.
برخورد آنها با پیشگیری از خسارت باید این باشد که در مورد ریسکهای خاصی که بیمه کردهاند و دربارهء رفتار بیمهگذار در رابطه با ریسکها اظهارنظر کنند."