چکیده:
تجدید نظر دائم در مضمون و شکل اندیشه اسلامی امری ضرور و بدیهی است؛ زیرا واقعیتهای متغیر و حوادث نوپیدا که اکنون با چنین سرعتی
در جهان امروزی شاهد آن هستیم، ما را به سمت نوسازی در اندیشه اسلامی رهنمون میسازد. نگارنده در این مقاله با تأکید بر این ضرورت، اجتهاد را
ابزاری برای رام کردن واقعیتها در برابر شرع معرفی میکند و ایجاد فرمولهای فکری نو را که از منابع مقدس اسلامی الهام گرفته و میتواند به
پرسشهای جدید برخاسته از تحولات زمانی و مکانی پاسخ دهد، مورد توجه قرار داده است و پروسه نوسازی را ناشی از عنصر انعطافپذیری اسلام
دانسته، به معرفی نمودهای انعطافپذیری در شریعت میپردازد و در پایان قواعدی را که پروسه نوسازی با تجددگرایی را ضابطهمند میسازد بیان کرده
و ضمن هشدار به ورود غیر متخصصان در این روند، برای تحقق و سرعت در نوسازی اندیشه اسلامی دو ساز و کار اجتهاد جمعی و همکاری و
همراهی مجتهدان، و متخصصان رشتههای گوناگون علمی و حرفهای را مورد تأکید قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
"ما منکر وجود اختلاف در فهم متون، در فهم موضوع و در تکیه بر قواعد فقهی و اصولی و نیز در پذیرش حدیث و غیره نیستیم؛ ولی این اختلاف، در چارچوب ضوابطی است که خود شرع آنها را در نظر گرفته و در واقع تابع روشهای ویژه هر کدام از علوم اسلامی است؛ چنان که اختلافی میان خود اندیشهوران و مجتهدان و نویسندگان، روزنامهنگاران و جامعهشناسان و فیلسوفان و سیاستمداران است و از آنجا که پلورالیسم، حقیقت را به نسبتهای متعادلی میان هرکدام از صاحبان اندیشه تقسیم نمیکند، حقیقت یکی و ثابت است و این اندیشهوران و مجتهدانند که باید همه سعی خود را به کار گیرند تا از راه کشف حکم یا شیوه شرعی در چارچوب روششناسی اسلامی برگرفته از شریعت و اهداف دین، بدان نایل آیند؛ وگرنه این سمتگیری غربگرایانهای که با شعار پلورالیسم و قرائتهای متنوع و متعدد و در چارچوب روشها و آیینهایی که برای علوم دیگری در نظر گرفته شده و در جوامع و محیطهای دیگر و در فضاهای علمی و دینی کاملا مختلف با ما وضع شدهاند، مثال بسیار روشنی از وادادگی فکری است که به هر یک از افراد امت اسلامی اجازه میدهد قرائت و دید خاص خود درباره دین را داشته باشد و در نتیجه اگر تن به این روشها بدهیم، روزی خواهد رسید که از شریعت چیزی جز شبحی از احکام یا عقاید مسخ شده و به تعداد افراد، پاره شده، باقی نخواهد ماند."