چکیده:
آیات قرآن کریم و سنت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله بر اصل «همزیستی مذهبی» دلالت و تأکید دارند. در قرآن سه دسته آیات وجود دارد که همزیستی با ادیان
و مذاهب مخالف را رهنمون است: أ. آیاتی که جبر در تغییر عقیده را نفی میکنند؛ ب. آیاتی که محبت و احسان به غیر مسلمانان را تشویق میکنند؛ ج.
آیاتی که بر همزیستی با ادیان دیگر تأکید دارند.
سیره عملی پیامبر و خلفا در برخورد با نصارا و یهودیان، بر مبنای صلح و محبت بوده و در عهدنامهها با زمامداران زمان بر آزادی عقیده و حق داشتن
معابد و ترمیم و تعمیر آن تصریح شده است.
از سوی دیگر، طرح منطق گفتوگو و مبادله فکری و تأکید بر کنار گذاشتن تعصب مذهبی و امتیازهای قومی و نژادی چون «انسانگرایی»،
«معرفت»، «صلح» و «عشق»، «آزادی» و... در آثار و اندیشههای حکیمان و عارفان زمینه بیشتر همزیستی مذهبی را فراهم کرده است.
این مقاله کوشیده است سهم عارفان در تبیین همزیستی مذهبی را برجسته کند و با استناد به سخنان و سیره برخی از صاحبدلان، جهان را خالی از
دوگانگی و خلاف ارائه دهد و تأکید داشته باشد که اختلافها و تعصبهای معرفتسوز، فاصله گرفتن از خدا و معنویت و دوری از اخلاق نبوی را در
پی خواهد داشت.
خلاصه ماشینی:
"آن وقت است که دیگر ما بین حکیم و عارف هیچ اختلاف و مباینتی نیست، جز این که یکی از دانستهها میگوید و یکی از دیدهها؛ چنانکه در نظر خالی از غرض و مرض نیز ما بین صوفی ومتشرع همین فرق است که یکی از دیده میگوید و یکی از شنیده، و همچنین انسان در تکامل علمی و روحانی به مقام و منزلتی میرسد که پیش او کتاب تکوینی عوالم وجود با کتاب تشریعی انبیا و مبعوثان الاهی جمله به جمله و حرف به حرف منطبق میشود و در همین حال و مقام است که نه تنها صوفی و متشرع و عارف و فیلسوف با یکدیگر آشتی میکنند که همه جنگها و خصومتها و دورنگیها که مابین ارباب مذاهب و ادیان و ملل عالم اسلام است، به صلح و صفا و دوستی و یکرنگی بدل میگردد» (همایی، 1354 ش، ج1، ص421و422).
او در یک تمثیل زیبا شریعت را به گام و آثار آهو تشبیه میکند و حقیقت را به خود آهو و نتیجه میگیرد که ما به دنبال خود آهو میچرخیم: زاد دانشمند هست آثار قلم زاد صوفی چیست ؟آثار قدم همچو صیادی سوی آشکار شد گام آهو دید و بر آثار شد چند گاهش گام آهو در خور است بعد از آن خود ناف آهو رهبراست چون که شکر گام کرد و ره برید لاجرم ز آن گام در کامی رسید (مثنوی معنوی، 1360 ش، دفتر دوم، ص 16) با این طرز تفکر، اهل شریعت و طریقت نمیتوانند با هم اختلاف داشته باشند؛ بلکه شریعت از نظر او مقدمه ای برای ورود به طریقت است؛ به همین جهت اگر از اهل طریقت کارهایی سر میزند که مخالف شریعت است، او با دید تساهل و گذشت به آن مینگرد؛ چنانکه در مناقب العارفین آمده است: «همچنان از کمل یاران منقول است که روزیفقهای حساد از سر انکار و عناد از حضرت مولانا پرسیدند که شراب حلال است یا حرام؟ و غرض ایشان عرض پاک شمس الدین بود."