چکیده:
نوشته حاضر دارای سه بخش است: بخش اول به گزارشی از روند تقریب در سرزمین شام (سوریه، اردن، فلسطین و لبنان) و ایران پرداخته و بر تجزیه ناپذیری دین اسلام
و وحدت تأکید شده است. آثار تفرقهگرایی، منشأ آن و جو غالب بر محیطهای اسلامی در پنجاه سال گذشته، همچنین بیان نکات و نمونههایی از آگاهی مردم سوریه و
ایران و دیدگاه عمیق آنها نسبت به حفظ وحدت ملی از بحثهای دیگر این بخش است.
بخش دوم به بیان مهمترین نمودهای روند تقریب در سرزمین شام اختصاص دارد. برخی از این نمودها عبارتاند از: دوستی و محبت متقابل، فعالسازی همکاری
خوب میان علمای سنی و شیعه، منع نشر یا چاپ کلیه کتابهای متضمن توهین به پیروان مذاهب دیگر، مجاز نبودن پخش مطالبی که به مسائل اختلافی دامن میزند،
محکوم کردن هرگونه برچسب تکفیر و گمراهی به پیروان مذاهب مختلف، تشویق مطالعههای مقایسهای فقهی و عقیدتی، فعالیتهای مشترک فرهنگی بین علمای سنی
یا شیعی، واگذاری محاسبه از بندگان به خداوند، و وجود محبت نسبت به اهل بیت در بین مسلمانان چه شیعه چه سنی.
در بخش سوم ملاحظاتی در مورد استراتژی تقریب مذاهب اسلامی بیان و بر مواردی بدین شرح توصیه شده است: کوشش در راستای تعمیم فرهنگ گفتوگو، لزوم
داشتن مواضع علمی و مراکز و شعبی در سرزمینهای اسلامی برای تقریب، گسترش دامنه انتشار و پخش مجله تقریب مذاهب (التقریب)، لزوم اولویت دادن به عوامل
تحقق وحدت امت اسلامی و به کار گرفتن تمام امکانات و توان امت برای دفع تجاوز دشمنان، و وجوب صدور اعلامیهای مبنی بر ممنوعیت هرگونه فعالیت تبلیغی
مذهبی.
در پایان با تمسک به آیه (ان هذا امتکم امه واحده...) خواسته شده است که شعار اساسی و خدشهناپذیر اندیشه تقریب، عمل به مضمون این آیه باشد.
خلاصه ماشینی:
"برخی از این نمودها عبارتاند از: دوستی و محبت متقابل، فعالسازی همکاری خوب میان علمای سنی و شیعه، منع نشر یا چاپ کلیه کتابهای متضمن توهین به پیروان مذاهب دیگر، مجاز نبودن پخش مطالبی که به مسائل اختلافی دامن میزند، محکوم کردن هرگونه برچسب تکفیر و گمراهی به پیروان مذاهب مختلف، تشویق مطالعههای مقایسهای فقهی و عقیدتی، فعالیتهای مشترک فرهنگی بین علمای سنی یا شیعی، واگذاری محاسبه از بندگان به خداوند، و وجود محبت نسبت به اهل بیت در بین مسلمانان چه شیعه چه سنی.
[هم چنین در این کشورها] هر گونه تهمتزنی و ملعنه به شیعیان که از سوی عوام و برخی عالمنمایان ترویج میشود، ممنوع است و بر بیان وجه صحیح هر نظر و تفسیر قابل قبول آن انگشت گذارده میشود، از جمله پدیده عصمت اهل بیت علیهمالسلام (علی، فاطمه، حسن و حسین رضی الله عنهم) و ائمه دوازدهگانهای که در شمار پیامبران نیستند، به معنای پایداری در برابر گناه است که آنان را از ارتکاب گناهان کبیره دور میدارد و نیز مسئله امامت و برتری امام علی علیهالسلام بر بقیه خلفای راشدین بر حسب تصور و اعتقاد شیعه و مخالفت تودههای اهل سنت با ایشان در این مسئله، با توجه به این که مسئله به تاریخ سپرده شده است و برانگیختن آن در زمان ما هیچ فایده و خاصیتی ندارد یا تخطئه جمهور صحابه یا متهم نمودن آنان به اعمالی که منافی صریح قرآن است، با عنایت به این نکته که اگر متنی نبوی صراحتا بر امامت مولایمان علی بن ابی طالب رضیاللهعنه وجود داشت، خود آن حضرت در برابر دیگران بدان استناد میکرد."