خلاصه ماشینی:
"(7) و یا مردم شاهد بودند که روزی پیامبر از خانه عایشه بیرون آمد، چون از کنار خانه فاطمه(س) گذشت، صدای گریه حسین را شنید، از این رو فاطمه را صدا زد و گفت: «فاطمه نمیدانی که گریه او مرا ناراحت میسازد؟» (8) این رفتارهای رسول خدا در محبت به کودکان تنها ویژه حسن و حسین(علیهماالسلام) نبود بلکه او با همه کودکان با مهربانی برخورد میکرد، چنانکه نوشتهاند: «موقعی که آن حضرت، از سفری مراجعت میکرد و در راه با کودکان برخورد مینمود، به احترام آنها میایستاد و سپس امر میفرمود کودکان را میآوردند و از زمین بلند میکردند و به آن حضرت میدادند، پیامبر برخی را در آغوش میگرفت و بعضی را بر پشت و دوش خود سوار میکرد و به اصحاب خود نیز میفرمود: کودکان را در آغوش بگیرید و بر دوش خود بنشانید.
(28) در مکه نیز عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر را به حضور پذیرفت و با آنان به گفتگو پرداخت و بخصوص در برابر منطق محافظهکارانه فرزند عمر که خبر از ناکامی حق و پیروزی خودکامگان صاحب زور و شمشیر میداد ایستاد و آن را محکوم کرد، و آنگاه از رجعت جامعه به خشونت جاهلی سخن به میان آورد و به او خاطرنشان ساخت که این پدیده نخستین بار و آخرین بار نخواهد بود، زیرا که در مقاطعی از تاریخ همواره تکرار شده است چنانکه در قوم بنیاسرائیل اتفاق افتاد و آنها در وضعیتی قرار گرفتند که خشونت و خونریزی سیرت ایشان شد، آنان خون بیگناهان و پیامبران را میریختند و به گونهای عادی به کار روزانه خود میپرداختند."