چکیده:
انقلاب مشروطیت ایران در تاریخ سیاسی ـ اجتماعی ایران اهمیت فراوان دارد. این جنبش، تحول بسیاری در ادبیات فارسی برجای گذاشت. البته شاعران مختلفی هم با سرودن اشعار و نشر آنها به تحقّق اهداف این انقلاب کمک کردند که بیشتر ساکن تهران بودند. در بررسی انقلاب مشروطه عموما تاثیر اقدامات مردمان مناطقی جز آذربایجان و تهران نادیده گرفته میشود. یکی از این مناطق که اتفاقا در ایجاد و پیگیری انقلاب مشروطه نقش مهمی داشت، فارس است. در این مقاله، پس از بررسی اجمالی وقایع مشروطه در ایران و فارس، شاعران مشروطهطلب فارس را به دو دسته تقسیم میکنیم: 1. شاعرانی که در اشعار خود به حوادث آن عهد واکنش نشان داده و با استفاده از شعر، سعی در اصلاح جامعه و بیان آرای خود در این زمینه داشتهاند؛ مانند: معطر بواناتی، تاجر شیرازی، معتقد اهرمی، فصیحالزمان رضوانی، سدیدالسلطنه و... . اشعار آنان هم از نظر تاریخی و اجتماعی و هم از نظر ادبی اهمیت دارد. 2. شاعرانی که عملکرد آنان موجب تقویت روحیه انقلابی مردم و جنبش مشروطه شده و در این زمینه مجاهدتهایی از طریق روزنامهنگاری، رسالهنویسی، مبارزه مسلحانه، تاسیس انجمن و... از خود نشان دادهاند. البته در این میان دسته سومی نیز همچون شعاع شیرازی و صدرالسادات کازرونی حضور دارند که با تجدّد و مشروطه مخالفند و این اندیشه را در آثار خود منعکس کردهاند.
خلاصه ماشینی:
دربارة شاعرانی که اغلب ساکن تهران بودند و اشعار خود را در جراید مشهور ملی منتشـر میکردنـد، مقالات و کتابهای متعددی نوشته شده است ، اما شاعران دیگر مناطق از جمله فارس ـ کـه یکـی از مهمترین مراکز ادبیات فارسی ، دست کم از قرن هفتم هجری محسوب میشود و در روزگـار پـیش از مشروطه یعنی در عهد بازگشت نیز شاعران مطرحی داشته ـ در این بررسیها نادیده گرفتـه شـده و تاکنون هیچ تحقیقی دربارة نقش شاعران آن دیار در جنبش مشروطه منتشر نشـده اسـت .
او شـعری نیـز در قـدح علاءالدوله حاکم شیراز در حدود انقلاب مشروطه سروده و همچـون مطلـع مسدسـی کـه در هجـو 8 انجمن اسلامی از او نقل شد، با مخاطب قرار دادن باد صبا برای بـردن پیغـام بـه تهـران ، بشـدت از اعمال حاکم انتقاد کرده است : به صفاهان و به کاشـان و بـه یـزد و کرمـان غیـــر شـــیراز ندیـــدم بـــه تمـــام ایـــران حــاکمش هــر دنــی پســت مزخــرف باشــد اشـــرفیها بـــرد و حضـــرت اشـــرف باشـــد (گلهای فصیح الزمان رضوانی ، رضوانی : ص ٢٧) در مجموعۀ اشعار رضوانی ، قصیده ای در احیاء ثـانی مشـروطه بـه سـال ١٣٢٧ق (١٢٨٨ش ) دیـده میشود که باید پس از فتح تهران و بازگشایی دورة دوم مجلس سروده شده باشد: مـــژده کـــه مشـــروطه زد لـــوای مجـــدد کالبـــــد ملـــــک یافـــــت روح مجـــــرد مـــژده کـــه افکنـــد بـــاز مجلـــس شـــورا بــر ســر هفــت آســمان دو مرتبــه مســند...
او پس از اتمام تحصیلات در شیراز و عتبات عالیات به اصفهان و سپس تهران رفت و کوششهایی در راه مشروطه انجام داد تا اینکه در دورة سـوم مجلـس شورای ملـی (١٣٣٣-١٣٣٤ق / ١٢٩٣-١٢٩٤ش ) از طـرف اهـالی فیروزآبـاد فـارس بـه نماینـدگی 9 مجلس انتخاب شد (ادبیات سیاسی ایران در عصر مشروطیت ، ذاکرحسین : ص ٧٨٣)، اما یـک سـال بعـد، آزادی طلبـان وی را در شـیراز محبـوس سـاختند (گلشـن وصـال ، روحـانی وصـال : ص ٦٣٤؛ مشوش نامه ، سدیدالسلطنه : ص ٢٩٢).