خلاصه ماشینی:
"معنای عمیق همه این اشارات این است که هنگامی که یک دور فلکی بزرگ کامل شود، به قول یک حدیث، شعلههای جهنم رفته رفته سرد خواهد شد (6) ، مرتبط با آن، اما بیآن که تقارن واقعیای در کار باشد زیرا صرحمتم بر غضبم پیشی میگیردشبهشتها، در دمادم بازگشت همه به رحمت عام الهی، از سر ضرورت مابعدالطبیعی وجه محدود خود را آشکار خواهند ساخت، گویا وسعتشان کمتر شده یا خدا گشادهتر از گذشته میشود; آنها نوعی غم دوری از آن یکتای بیثانی یا آن ذات الهی را احساس خواهند کرد، زیرا نزدیکی وحدت نیست و از غیریت و فراق خالی نیست.
این وجه از شفق بهشتی بر عارفان مسلمان به عنوان نتیجه مستقیم مشروط بودن خود مقامات آسمانی آشکار میشود; این امر به صورت ضمنی در شهادت تصدیق وحدانیت هم که کلید تمیز ذات مطلق از امور امکانی است نهفته است; (9) این تمیز است که به آنان اجازه میدهد تا بهشتیا بهشتها را با زندان مقایسه کنند; به عبارت دیگر، آنان معلولها را در علتها میبینند و به نحو پیشین محدودیتهای هرچه را که خدا نیست درک میکنند، در عین حال که، از دیدگاه دیگری، خدا را از طریق پدیدهها [ مظاهر] میبینند.
اما مورد دوزخ یا دوزخها به صورت مشابهی برعکس است; به این معنا که، دوزخها از سویی شامل وجهی از دورافتادگی (از خدا)یند که فلسفه وجودیشان است، و از سوی دیگر، شامل وجهی از ضرورت یا وجودند که به ناچار آنها را به اراده خدا، و بدینسان به خود واقعیت، انتساب میدهد; در ابتدا وجه اول غالب خواهد شد، اما وجه دوم باید دمادم پایان دور تصدیق شود، و این دقیقا دلیل سرد شدن شعلههای دوزخ به تعبیر حدیث است."