چکیده:
چارچوب مفهومی(بخوانید مفاهیم نظری) همخوانی وجود ندارد. سوم،به نظر میرسد که در عمل از "مفاهیم نظری"برای حلوفصل موضوعات حسابداری ایران استفاده نمیشود و این زائده تنها به عنوان "محصولی تزئینی"عرضه شده است. البته ما میتوانستیم صاحب یک چارچوب مفهومی باشیم.در 1376 هیات تدوین استانداردهای حسابداری برپایهی تجربیات دیگران یک چارچوب مفهومی را با عنوان مبانی نظری حسابداری و گزارشگری مالی در ایران منتشر ساخت.این اثر میتوانست نقطهی آغاز مناسبی برای داشتن یک چارچوب مفهومی باشد که متاسفانه به دلیل مناقشات داخلی سازمان حسابرسی با بیمهری روبهرو شد.به جای آن ابتدا ترجمهی چارچوب مفهومی هیات استانداردهای حسابرسی بین المللی توسط کمیتهی رهنمودهای حسابداری منتشر شد. سپس همین کمیته ترجمهی"بیانیهی اصول"را در انتهای مجموعهی "رهنمودهای حسابداری"که بعدها به "استانداردهای حسابداری"تغییر نام داد آورد. اگرچه این نوشتار که به قلم سربرایان کارسبرگ،در نیمهی اول دههی 1980 به رشتهی تحریر درآمده است تا اندازهای از حال و هوای روزگار خود فاصله دارد باوجوداین میتواند درسهای آموزنده و سودمندی را برای ما در برداشته باشد.در این اثر، کارسبرگ با نگاهی موشکافانه و نقادانه به چهارچوب مفهومی هیات استانداردهای حسابداری مالی آمریکا میکوشد تا آموزههایی را برای چارچوب مفهومی انگلستان به دست دهد. امروزه هرکشور که داعیهی استانداردگذاری دارد بیشک باید یک چارچوب مفهومی صوری را صورتبندی نماید تا به هنگام ضرورت،استانداردگذاران و استانداردگذاران،هر دو،بتوانند با رجوع 2L(به تصویر صفحه مراجعه شود) به آن حل و فصل مسائل حسابداری بپردازند.باوجوداین،در حال حاضر ما یک چارچوب مفهومی برای استانداردگذاری نداریم و آنچه باعنوان مفاهیم نظری گزارشگری مالی به عنوان یک زائده در انتهای مجموعهی استانداردهای حسابداری کمیتهی فنی سازمان حسابرسی آمده است با دلایلی که از پی میآید یک چارچوب مفهومی درخور و بایسته نیست: 3Lاول،مفاهیم نظری گزارشگری مالی، ترجمهی مثله شدهای از پیشنویس نظرخواهی "بیانیهی اصول"هیات استانداردهای حسابداری انگلستان است.بنابراین الف) ترجمهی یک پیشنویس نظرخواهی است که با متن نهایی تفاوت دارد.و ب9 فصلی از آن،که به زعم نگارنده مهمترین فصل پس از اهداف به شمار میرود،بریده شده است. دوم،استانداردهای حسابداری که قاعدتا باید از این مفاهیم نظری گرفته شود عموما ترجمهای نه چندان دقیق از استانداردهای حسابداری بین المللی است که اندکی جرح و تعدیل و وصل و پینه را از استانداردهای حسابداری دیگر بر پیکرهی خود تحمل میکند.بنابراین بین این استانداردها که اساس بین المللی دارند با آن
خلاصه ماشینی:
"کنکاشی پیرامون چهارچوب مفهومی گزارشگری مالی* «قسمت اول» نوشته:برایان کارسبرگ ترجمه:دکتر محسن دستگیر و امیر پوریانسب اشاره اگرچه این نوشتار که به قلم سربرایان کارسبرگ،در نیمهی اول دههی 0891 به رشتهی تحریر درآمده است تا اندازهای از حال و هوای روزگار خود فاصله دارد باوجوداین میتواند درسهای آموزنده و سودمندی را برای ما در برداشته باشد.
در این اثر، کارسبرگ با نگاهی موشکافانه و نقادانه به چهارچوب مفهومی هیات استانداردهای حسابداری مالی آمریکا میکوشد تا آموزههایی را برای چارچوب مفهومی انگلستان به دست دهد.
مشکل میتوان باور کرد که چرا افرادی منطقی به این مفهوم که باید پیش از تصمیمگیری دربارهی درونهی گزارشهای مالی دربارهی اهداف آنها به توافقی عمومی دست یافت به دیدهی تردید مینگرند؛و توافق دربارهی اهداف از اولین وظایف یک چارچوب مفهومی است.
آنان دلیل میآوردند که اگر هیات استانداردهای حسابداری مالی بتواند به توافقی روی چارچوب مفهومی دست یابد،آنگاه تصمیماتش روشنتر خواهد بود و مردم با علایق گوناگون پی خواهند برد که مخالف با این تصمیمات بسیار سخت است.
شاید این یک شکست باشد که اعتراف کنم تاکید بر این نکته به برخی بگو مگوها و اختلاف نظرها دربارهی ارزشمندی تلاش برای شرح و بسط یک چارچوب مفهومی انجامیده است.
هیات اظهار کرد،در بیانیهی مفاهیم تمرکز اصلی گزارشگری مالی بر اطلاعات سود خالص و اجزایش است؛و همچنین افزود که اطلاعات مربوط به سودهای خالص بنگاهها مبتنی بر حسابداری تعهدی است که عموما نمای بهتری از توانایی کنونی و آیندهی شرکت را در تولید جریانهای نقدی مساعد نشان میدهد تا اطلاعاتی که صرفا به اثر مالی دریافتها و پرداختهای نقدی محدود است."