خلاصه ماشینی:
"1-هرچند فصلبندی کتاب براساس استاندارد سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور انجام شده ولی چگونه میتوان انتظار داشت دانشآموز در فصل سوم(از 51 فصل کل کتاب)با روشهای هزینهیابی موسسات تولیدی آشنا شده و در فصل چهارم به هزینهیابی مرحلهای بپردازد و سپس در فصل ششم با ثبتهای روزنامه و گردش حسابها در کارخانه آشنا گردد؟به همین ترتیب در فصل هشتم روش ثبت مواد مصرفی به او عرضه گردد و در فصل نهم با روشهای قیمت گذاری LIFO,FIFO) و میانگین موزون)آشنا شود؟و بالاخره با موضوع هزینههای سربار تولید در فصل سیزدهم آشنا گردد؟ به نظر میرسد باید طی جلسات کاشناسی ریشه و مبدأ فصلبندی مطالب مورد تجدیدنظر قرار گیرد،آن چنانکه دانشآموز را به ترتیب و بنابر نیازهای ذهنی که در او با پیشرفت مطالب درسی ایجاد میگردد،آشنا ساخت.
3-در ادامه مبحث طبقهبندی هزینهها در صفحه 8 کتاب با عنوان زیر مواجه میشویم:3-منظور از طبقهبندی هزینهها براساس ارتباط آنها با تغییر حجم و تعداد تولید چیست؟در شرایطی که در صفحات قبلی بهعنوان یک نقطه قوت کتاب مطرح شده که حسابداری صنعتی و بهای تمامشده محدود به کارخانجات و صنایع تولیدی نیست و سایر موسسات نظیر بانکها،شرکتهای بیمه و شرکتهای حملونقل از آن استفاده میکنند،ولی در توضیح عنوان مذکور آمده است که در این طبقهبندی،ارتباط تغییر هزینه با تغییر در حجم تولید بررسی میگردد و در ادامه اضافه شده است که باید بدانید برخی از هزینهها تغییر مقدار و تعداد تولید اثری بر آنها نخواهد داشت."