هنوز! (شعر) - مجله یغما ادب و هنر

"همی گفتم که آید روز بهمنخجسته پی برید دوست زی منندانستم که دهر عافیت سوزبود با مردم دلداده دشمنکند با دیده من هم نبردیز باران پیاپی ابر بهمنببندد سیل ره بر پیک دلدارچو بر هومان که بندد راه بیژندلم در انتظار نامه دوستشده ابر سیه را دست و دامنهفتم جهنم است و آن جایگاه مرا کفتند بآخر الزمان پیغمبری نام وی محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم، و ویرا امتان باشند که محمد را براست کوی کرفته باشند و شفاعة ویرا امیذ داشته باشند و آنکه گناهکاران باشند این جایکاه ایشانست و بشفاعة محمد صلی الله علیه و سلم خدای تبارک و تعالی ایشانرا برهانذ. یا عیسی صفت اهل آتش این است:زیرشان آتش و زبرشان، راست آتش و چپ آتش پیش آتش و پس آتش کرسنکان باشند طعامشان ندهند و اکر تشنه باشند آبشان ندهند و در تنکی باشند فراخی شان نباشذ، در غم باشند شاذی‌شان نباشذ در کریستن باشند هرگز نخندند، رویهاء ایشان سیاه و کوشهاء ایشان کر و چشمهاء ایشان کور و دستهاء ایشان بغل کرده و ایشان پشیمان شده و با دلهاء پر غم با نمازکنان نماز نتوانند کرد و با سجودکنان سجود نتوان کردن و اگر توبه کنند توبه‌شان قبول نکنند و ندامةشان هیچ سود نکنذ."