خلاصه ماشینی:
"دکتر علی لصغر حریری-پاریس نامههای طیب نادر شاه -5- نامهء دوم کشیش بازن-در بیابان انقلابهائی که پس از مرگ طهماسبقلجیخان بوقوع پیوست پدر روحانی محترم من1 پسا ز وقوع حادثهء خونینی که بتفضیل آنرا در نامهء نخستین خود شرح دادم، شورشیان و همدستان ایشان در لشکرگاه پراکنده شدن و بر هرآنچه بطهماسبقلیخان تعلق داشت دست نهادند و بر هر آنکه گمان نزدیکی و محبت طهماسبلیخان میرفت ابقا نکردند.
از این ملاحظه و ملایمتی که دربارهء او بعمل آمد چنین گمان رفت که وی با ایشان همدست و در توطئه و شورش و عصیان همدستان بوده است این ظن بیاساس نبود و بعد از آن واقعه این مرد مزور و نیرنگبار پیدرپی در زمان سلطنت سه پادشاه در مسند وزارت بماند و سه بار در سایهء خیانت بسلطان خود مقام خد را حفظ کرد.
عادل شاه را دوست محرمی از قوم گرجی بود که سهرابخان نام داشت و این طبعا موجب کینهء ایرانیان بود که برحسب عادت گردن نهادن به امر بیگانگان را تحمل نداشتند مخصوصا اینکه آن بیگانه از جنس بندگان هم باشد،معهذا پادشاه کار فرمانداری سپاه را در طول مدت محاصره (1)- Roi-just باو واگذار نمود.
عادلشاه از همان روزهای نخستین سلطنت خود،برادرش ابراهینم میرزا را با عدهای مرکب از هزار و دویست سرباز باصفهان فرستاده بود تا ارز آن شهر اطمیناتن حاصل کندو راهها را باز نماید و تمام مملکت را در فرمانبرداری و وظیفهشناسی نگاه داشته باشد و خود نیز در نظر داشت که پس از وی برای خودنمائی بآن پایتخت اندر شود."