خلاصه ماشینی:
"رود هیرمند پس از شهر بست که آغاز سرزمین باستانی سیستان است،جریانش آرامتر میشود و به میان دو بخش پهناور در جنوب باختری افغانستان به نام مرگو (mar.
با توجه به این سدها،آبگذرها،کانالها و شهرهای نوبنیادی مانند لشگرگاه(نزدیکی خرابههای آن در 45 کیلومتری جنوب گرشک (geres?k) که افغانستان پس از 1957 بر روی هیرمند ساخته،مشکل کمآبی بیشازپیش کشاورزی سیستان را در تنگنا گذاشته است.
1-هیرمند دورهء باستان و اساطیری:هیرمند و سرزمینی که این رود در آن روان است،یعنی سیستان باستانی که زابلستان(ولایت زابل کنونی افغانستان)،بست،غزنه،قندهار و کابلستان را دربر میگرفته،گسترهای نزدیک به 18150 کیلومتر مربع داشته است که امروز 5/2 آن در خاک ایران است.
سرایندهء توس بارها از رود هیرمند(در بیش از 15 بیت)نام برده است، مانند بیتهای زیر از داستان«بردن گیونامهء کیخسرو را به نزد رستم»: از آنجا بیامد سوی خانه رفت ره سیستان را بسیجید و تفت بیابان گرفت و ره هیرمند همی رفت پویان بسان نوند چو از دیده گه دیدهبانش بدید سوی زاولستان فغان برکشید که آمد سواری سوی هیرمند سواران به گردش همان نیز چند زمینهای بارآور این سرزمین گاهوارهء تمدنی کهنسال بر پایهء کشاورزی است که سپیدهدم آن با داستانهای حماسیی که فردوسی سروده،درهم شده است.
ق)چشمانداز زیبایی از ان روزگار هیرمند را نشان میدهد: اندر این اندیشه بودم کز کنار شهر بست بانگ آب هیرمند آمد به گوشم ناگهان مرکبان آب دیدم سرزده بر روی آب پالهنگ هریکی پیچیده بر کوه گران بارکشهای بسیاری بر روی رود روان بوده و کانالهایی میان لشکرگاه و بست از یک سو و بست و زرنج و هامون از دیگر سو در آمدوشد بودهاند."