خلاصه ماشینی:
"آیا فضا،وجودی عینی و مستقل دارد؟آیا فضا و زمان را باید به عنوان موجودات مطلق دید که برخوردار از ماهیت یا صفات خاصی هستند؟به تعبیر رئالیستهای متأخر،آیا فضا،جوهری است که واجد نیروهای علی12بوده و نقشی تعیینکننده و علی در ایجاد و تبیین پدیدهها دارد؟موضع مطلقگرایانه فضا را عمدة به دکارت؛ پدر فلسفهء مدرن و تا حدی به نیوتن،فیزیکدان معروف قرن هفدهم نسبت میدهند.
اما اگرچه فضا توسط اشیای طبیعی و اجتماعی ایجاد میشود، بدان معنا نیست که آثار این روابط فضایی را میتوان به سادگی به آثار علی این اشیا تحویل کرد.
جان اوری با قبول چارچوب رئالیسم و انکار موضع جوهری و دیدگاه کسانی که از تعامل جامعه و فضا یاد میکنند،تحلیل رئالیستی را بیانکر نوعی انقلاب کپرنیکی میداند،وی در مورد دیدگاه خود مینویسد:«بحث من این است که دنیای اجتمایع و استلزاما دنیای فیزیکی،متشکل از موجودات 79 زمانی-مکانی چهاربعدی است که روابط متقابل پیچیدهای در زمان و مکان با یکدیگر دارند» ( Urry,op.
وی،در ادامه،همانند سایر، دانکن و دیگر رئالیستها نسبت به خطر تقلیل روابط فضایی-زمانی به روابط درونی و بینابینی هستیهای اجتماعی هشدار میدهد و به سه نکتهء مهم اشاره میکند: 1)حوادث تجربی در زمان فضا توزیع شدهاند؛ 2)هر هستی دلالت بر روابط فضایی خاص و یک ساختار خاص زمانی دارد؛ 3)ضروری است که روابط متغیر فضایی-زماین بین این هستیهای متفاوت را لحاظ کنیم.
آیا ابزاری است؟بدون تردید،اما همانند شناخت،فراتر از ابزار بودن خود حرکت میکند ( ibid,:26-27 ) از این عبارات برمیآید که؛فضا میتواند آثار و دلالتهایی داشته باشد اما نه به مثابه جوهری مستقل،بلکه به مثابه موجودی که موجودیتش در تحلیل نهایی قائم به روابط اجتماعی تولید است."