خلاصه ماشینی:
"»(29) جامع: «چون نوایر فتنهها منطقی گشت» ءمولف «جامعالتواریخ» معمولا درنقل مطالب «جهانگشا» استشهادات شعری فارسی و غربی و عبارات عربی را حذف کردهاست اما گاه به جای ابیات فارسی مندرج در «جهانگشا» بیت یا ابیات دیگر آورده، یا بیتی بر آن افزودهاست: پس از ذکر کشتن تجار و فرستادگان چنگیز، جوینی این بیت شعر را آورده: هرآنکس که دارد روانش خرد سرمایه کارها بنگرد و موءلف «جامع» این بیت را نیز برافزوده است: به کاری که خواهی تو اندر شدن نگه کرد باید برون آمدن پس از بیان وفات سلطان محمد در جزیرهای در بحر آبسکون، در «جهانشگا» این دو بیت منقول است: ای در طلب گره گشائی مرده در وصل بزاده در جدایی مرده ای بر لب بحر تشنه با خاک شده وی بر سر گنج ازگدائی مرده (31) به جای این ابیات در «جامع التواریخ» بیت زیر مذکور است: جهانا چه بد مهر و بدگوهری که خود پرورانی و خودبشکری (32) و گاه نیز ابیاتی ذکر کرده که در کتاب جوینی نیست: از جمله این چهاربیت که سید اجل راست در مرثیه نظامالملک و حال قاصدان او: عجب مدار که از کشتن نظامالملک سپید روی مروت سپاه فام شود عجب در آنکه روا داشتند کشتن او بدان امید که شان شاه و ملک رام شود بزرگ سهوی کاین قاعده ندانستند که تیغ زنگ بر آرد چوبی نیام شود هزار سال بباید که تا خردمندی میان اهل کفایت نظام نام شود (33) همچنین پس از ذکر مسموم شدن ملکشاه و وفات او، دو بیت از قصیده امیری معزی در مرثیه سلطان مذکور است: رفت در یک مه به فردوس برین دستور پیر شاه برنا از پی او رفت در ماهی دگر کرد ناگه قهر یزدان عجز سلطان آشکار قهر یزدانی ببین و عجز سلطانی نگر (34) نویسنده «جامع التواریخ» در شرح واقعه بغداد که بسیار مفصلتر از ذیل خواجه نصیر در جهانگشا است، بر خلاف معمول اشعار فارسی وابیات و عبارات عربی در آن گنجانیده است که نوشته نصیرالدین فاقد آن است."