چکیده:
عرفان و ادبیات عرفانی در اندلس اسلامی گسترش فوق العاده ای داشت و شاعران و نویسندگان بسیاری در اندلس پدیدار شدند و آثاری در زمینۀ تصوّف به جای گذاشتند که معمولاً با نوآوری هایی در صورت و معنا همراه بوده است. بررسی تصوّف اسلامی در اندلس ما را با نحله های مهم فکری ای آشنا می کند که برای فهم تصوّف اسلامی بسیار کارساز است. از میان شاخه های ادبیّات عرفانی در اندلس، شعر رشد قابل ملاحظهای داشت و شاعران پرشماری پدید آمدند که بیشتر آنان در ایران ناشناخته ماندهاند. از آن جمله است شاعر و عارف بزرگ سدۀ ششم، ابو مدین مغربی که اشعار نغز و شیوایی در مضامین بلند عرفانی و آموزه های عرفان نظری و عملی سروده است. در این پژوهش می کوشیم بارزترین مضامین عرفانی اشعار این شاعر عارف را با روش توصیفی - تحلیلی مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
Mysticism andMystical literature at the Islamic Andalusia was Theextraordinaryexpansion andmanypoets and writersemergedinAndalusia and createdworksonsufism which is usually associated with innovation in form and meaning. with study ofislamicsufisminAndalusia we arefamiliarwith theintellectualtrends that forunderstanding ofislamicsufism isveryeffective.Among the branches of mystical literature in Andalusia, poetryhad significantgrowth Andnumerouspoetsemerged that most of whomareunknownin Iran.Among them is a great poet and mystic of the sixth century,Abu Midian Occidental Thatbeautiful poetryandeloquent in themysticalthemes andtheoretical and practicalteachings ofsufismis written. In this study,we try toanalyze the mostmysticalthemes this poet'spoems based on descriptive–analysis.
خلاصه ماشینی:
«مضامین عرفانی در سروده های ابو مدین مغربی» 1 سید مهدی مسبوق 2 شهرام دلشاد چکیده : عرفان و ادبیات عرفانی در انـدلس اسـلامی گسـترش فـوقالعـادهای داشـت و شـاعران و نویسندگان بسیاری در اندلس پدیدار شدند و آثاری در زمینۀ تصـوف بـه جـای گذاشـتند کـه معمولا با نوآوریهایی در صورت و معنا همراه بوده است .
) هنگامیکه ابو مدین از عشق سخن میگوید غزلیات عرفانی او مانند دیگـر هـم مسـلکانش دارای دو وجه مادی و معنوی است ؛ تا آنجا که گفته شده وقتی یکی از مریدانش شعر فوق را میخواند و در آن عشق زمینی یا جسمانی را مییابد، آن را با پیر مرشد در میان میگذارد و پیر در پاسخ او میگوید: «اگر در شعرم در پی عشق جسمانی باشی آن را مییابی و اگر بـه دنبـال عشق الهی و عرفانی باشی نیز آن را مییابی و این به برداشت تو از شعر بستگی دارد» (فایشر، ١٩٨٣: ٥٣).
او ندای توحید سر میدهد و وجودش در توحید پرودگار موج میزند و بر اساس عقیدۀ وجودی عرفا، خدا را تنها موجـود و وجود حقیقی در جهان هستی میداند که با یک اراده و تجلی همۀ موجودات را پدید آورده است و در این خصوص میگوید: مـــافی الوجـــود إلا إلهنـــا العظـــیم للطــور قــد تجلــی و کلــم الکلــیم (ابو مدین ، ٢٠٠٤: ٨٤) (ترجمه : در جهان فقط خداوند بزرگ است که در کوه طور تجلی یافت و با موسی سـخن گفت .
ابو مدین در سرودههای خود این مرحله از عرفان عملی را چنین بیان داشته است : فالعـــارفون فنـــوا ولمـــا یشـــهدوا شــــیئأ ســــوی المتکبــــر المتعــــال (همان: ٨) (ترجمه : عرفا در ذات اقدس او فنا شدند و در آن هنگام چیزی جز خدای بزرگ ندیدند.