خلاصه ماشینی:
"بهتر است که ابیات فردوسی نقل شود که خود گویاترین توضیح است: چو بشنید موبد پیام درشت ز من از ببوسید و بنمود پشت بر آنسان به زین اندرآورد پای که از باد آتش بجنبد ز جای بدرگاه شاه آفریدون رسید برآورده از دور ایوان بدید به ابر اندرآورده بالای او زمین کوه تا کوه پهنای او نشسته بدر برگردان مایگان بپرده درون جای پر مایگان...
نشاندش هم آنگه فریدون ز پای سزاوار کردش بر خویش جای بپرسیدش از دو گرامی نخست که هستند شادان دل و تن درست دگر گفت کز راه دور و دراز شدی رنجه اندر نشیب و فراز فرستاده گفت ای گرانمایه شاه که بیتو مبیناد کس پیشگاه ز هرکس که پرسی بکام تواند همه پاک زنده بنام تواند منم بندهای شاه را ناسزا چنین بر تن خویش ناپارسا پیامی درشت آوریده بشاه فرستنده پر خشم و من بیگناه بگویم چو فرمایدم شهریار پیام جوانان ناهوشیار..."