خلاصه ماشینی:
"این دقیقه را نیز بعرض برسانم که باحتمال قریب به یقین پیدا است که خود مرحوم مسرور به علت ضیق کلام و صعوبت مصدر،ترکیبی دلخواه و ملائم با سایر ترکیبات شیرین و لطیف مسمط نیافته و بناچار آنها را با نقطهگذاری موقوف بزمانی کرده است که طبع بصرافت خود بدریافت الهام صحیح و یافتن کلمات خوشآهنگ موفق شود و او را از دست و پا کردن و به تکلیف افتادن در ناملائم نجات بخشد...
امیری فیروز کوهی مجله یغما:در این مسابقه چند تن شرکت جستند:بدر الدین باستانی از کرمانشاه- جلالی دبیر ادبیات از شاهرود-صهبا یغمائی وکیل درجهء یک دادگستری از طهران-علی اکبر فتحی از رباط پشت بادام-سمک اصفهانی از اصفهان.
گلی آوردم و برچاک گریبان زدمش سنبلی چیدم و بر زلف پریشان زدمش غنچهء چند بسر بند زرافشان زدمش برگ لیموئی بر سینه و پستان زدمش هریکی را که بدو منظره آراسته بود پس از ان دیدم از جلوهء او کاسته بود دیدمش باز همان آفت جان است که بود مجلس آراتر و شیواتر از آن است که بود این همان رنج..."