خلاصه ماشینی:
"وانگهی اگر سیر آموزشی احکام باید چنین باشد و طبعا ساختار تدوینی متون فقهی نیز چنین شود آیا لزوما سیر تدریس علمی و تحقیقاتی هم باید به همینگونه باشد؟ آیا انتخاب عناوین مورد تدریس و تحقیق نباید با لحاظ وضع زمانه و حاجات منظور و متغیر مکلفین صورت بندد؟ مگر فقه برای پاسخگویی جامع به نیازهای روزمره و نوشونده و فزاینده امت تاسیس نشده است؟ مگر فقه، فلسفهای غیر از این دارد؟ اگر پاسخگویی جامع و جدی به نیازهای جاری و جدید امت مطرح نبود، آی فقهی لازم بود؟ آیا اجتهاد معنا پیدا میکرد؟ به هر حال، علل و عوامل فراوانی موجب این وضعیتشده است و بررسی آنها از حوصله این نوشتار خارج است; اما مبحثی استبس در خور مطالعه و بررسی.
اگر رسالت و غایت کلام، تنسیق و تعلیم گزارههای دین، پاسخ به پرسشها و دفاع از گزارهها و آموزههای دینی است -که چنین است عمده شبهات و هجمات امروز از این نواحی ساماندهی و گسیل میشود; همانگونه که سابقا در متون کلامی کلاسیک و شبه فلسفی ما، مانند تجریدالاعتقاد خواجه، به دلایلی بخشهایی چون امور عامه آمده است، امروز هم دانشها و دانستنیهای جدید دیگری پیشنیاز و پیشگمانه الهیات و علوم دینی را تشکیل میدهد; یعنی نفیا و اثباتا چیزی راجع به آنها باید گفت."