خلاصه ماشینی:
"در واقع افت تحصیلی یا مشکلات رفتاری این قبیل کودکان عمدتا به دلیل ضعف بینایی و یا شنوایی مکنون بوده است و نه ناتوانی ذهنی و مشکلات عاطفی.
اول اینکه کودکان و نوجوانان از نظر ظرفیت هوشی باهم متفاوت هستند و اساسا"هوش"حاصلی است از وراثت (به تصویر صفحه مراجعه شود) و محیط.
این قبیل کودکان که حدود 31 درصد از جمعیت دانشآموزان را تشکیل میدهند،عموما دیرآموز و مرزی نامیده شده،اغلب در مدارس عادی حضور دارند و نیازمند توجه خاص معلمان و مشاوران مجرب هستند.
گروه دیگری از دانشآموزان که اکثرا در کلاسهای مدارس عادی حضور دارند و شناسایی آنها بسیار مهم و ضروری است،آنهایی هستند که اگرچه از نظر قدرت بینایی و شنوایی مشکلی نداشته،از جهت هوشی در سطح متوسط و یا بالاتر از متوسط قرار دارند،اما در یک یا چند زمینه از مواد آموزشی نظیر"خواندن"،"نوشتن"،"حسابکردن"و...
بنابراین معلم دلسوز کلاس باید با دقت و عنایت خاصی ظرفیت عاطفی مخاطبان خود را مورد توجه قرار دهد،زیرا آنچه که برای بچهها از هر خانواده و تبار اقتصادی-اجتماعی که باشند مهم است،همانا نیازشان به مهر و توجه معلم است.
مربی همچنین با انجام گفتوگوی ساده و انفرادی و پرسیدن سؤالات متنوع از هر دانشآموز،به گونهای که صورت او به طرف دیوار قرار داشته باشد،تا حدود زیادی از قدرت شنوایی بچهها اطمینان حاصل میکند و آن دسته از کودکان را که احتمالا با مشکل شنوایی مواجه هستند به مراکز سنجش شنوایی و گوشپزشکی ارجاع میدهند."