خلاصه ماشینی:
"به مصلحت و کار راستی دنیا و اکل و شهوات بود و همه شب خوش بخسبد و از درد دل درویشان و سوختگان فارغ و آسوده باشد او را ازین کار چه خبر بود(ص 49)و در توانگری ببندد و در درویشی بگشاید و در امل ببندد و در کارراستی مرگ بگشاید(ص 50) از بهر آنکه هرکس که همه عمر روزگار او در مصالح دنیا و کارراستی اکل و شهوات خرج شود و طالب مصالح آخرت و معرفت پروردگار خود نبود او در مرتبهء حیوانات باشد (ص 124)در کتاب مقالات شمس تبریزی تصحیح آقای احمد خوشنویس این دو عبارت را یافتم که در آنها لغت«کارراستی»به کار رفته است:«صد هزار رحمت بر آن خاطرات باد که هرگز همه عالم بر آن خاطر گذشت و التفات نیفتاد.
به قصر معاویه که در دمشق بود درآمد و مردم با او به خلافت بیعت کردند."