خلاصه ماشینی:
"باستانی پاریزی گرفتاریهای قائم مقام در کرمان و یزد -34- حالا که بحث کمکم دارد به نقطه پایان میرسد و باصطلاح روستائیها،«آب،دیگر، به کرت آخر است»،ضمن اشاره به گرفتاریهای قائم مقام،به یک عامل دیگر باید اشاره کرد که به گمان من در این روزها کار دولت و دیوان را درهم و آشفته کرده بوده است البته این عامل به هیچوجه صورت ظاهر ندارد و کاملا معنوی است،و شاید بسیاری از خوانندگان نیز اشاره به آن را بیمورد بدانند،زیرا از آنهمه عوامل که برشمردیم،هریک به تنهائی کافی بود که ده تا قائم مقام را خرد و نابود کند.
»4 سید محمد به هوای قرآن مهر کرده به مشهد وارد شد،اما دوسه بار مورد سوءقصد شاهرخ قرار گرفت،بهطوری که یک بار سوءقصدکنندگان را در حضور شاهرخ محاکمه کرد و محکوم مقتول شدند،اما طولی نکشید که این شاهرخ کفارهء جسارت با قرآن و مهر حضرت رضا را و خیانت را پس داد،در دست امیر مهراب خان-از محارم خود-کور شد،هرچند خود سید محمد نیز در همین احوال به دست یوسف علی خان حاکم مشهد کور شد،و به جای او شاهرخ را مجددا به سلطنت برداشتند.
»2 من شنیدهام که وقتی میرزا تقی خان امیر کبیر به اصفهان سفر کرده بود و سخت گیریهائی داشت،نامهای از طرف حاج سید اسد الله پسر آخوند شفتی3به او دادند که مقصود حمایت از مردم بود و گویا صفحهای قرآن نیز همراه آن بوده و امیر را قسم میداده،امیر -احتمالا بدون اینکه متوجه شود که صفحه قرآن ضمیمه نامه است-نامه را به وضع موهنی به بیرون پرتاب و بیاعتنائی میکند."