چکیده:
از آنجا که دنیای فعلی ما دنیای پیشرفت و تحرک است،دنیای جوامع پیشرفته است،دنیایی است که بیشتر از هر زمان به رفاه اجتماعی و اقتصاد انسانها متوجه است،همه کشورها سعی دارند از پیشرفت جوامع و حرکتی که به وجود آمده عقب نمانند،دنیا دنیای سرعت است،دنیای پرواز هواپیماهای مافوق صوت و فضاپیماها است،دنیای سفر به فضاهای لا یتناهی و کرات دیگر است،دنیا دنیای ارتباطات و تحصیل اطلاعات سریع ماهوارهای و موبایلهاست،دنیای پیشرفت علوم مختلفه است زمان،زمان شبکههای دینا و سیستمهای مشابه است،عصر عصر پیشرفتهای صنعتی و پزشکی و علمی است عصر بازرگانی و تجارت بینالملل است،عصر تحول در نظامهای سیاسی،اقتصادی و اجتماعی جهان است. اکنون عصر ضرورت پیدایش و کارآمد شدن مؤسسات و سازمانهای بینالمللی است،عصر تشکلها و مشارکتهای بینالمللی و منطقهای است عصر پیدایش سازمان و جهانی تجارت است،عصر پیدایش اتحادیه اروپا EU و سازمان NAFTA و ECO و عصر تشکل DECD و ACAN است همه میخواهند زمینههای بهرهبرداری از امکانات موجود و فرصتهای نسبی در جهان را فراهم کنند.میزان تولید خود را افزایش دهند بازارهای جدید به دست آورند،منابع مالی را افزایش دهند،امکانات سرمایهگذاری بوجود آورند،زمینههای همکاریهای فرهنگی و سیاسی بوجود آورند. در کشور ما بعد از انقلاب اسلامی و رهائی از جنگ تحمیلی و دستیابی به پیروزیهای سیاسی میرویم که بعنوان یک ملت اصیل اسلامی و کشوری قدرتمند مطرح باشیم باید بگوئیم عصر ما عصر توسعه است،عصر فقرزدائی است،عصر جبران عقبافتادگیهاست،عصر و زمان کامل کردن عدموابستگی و استقلال است.سرآغاز این حرکت و تحول اجرای دو برنامه پنجساله توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی است،سرآغاز تلاش پیگیر است برای رسیدن به هدفهای توسعه،افزایش تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه،توزیع صحیح عادلانه ثروت و درآمد،کاهش در هزینههای غیرضروری،ایجاد اشتغال،اجرای سیاست تثبیت و مهار تورم و حفظ ارزش پولی ملی،محرومیتزدائی تغییر در منابع مالی و ساختار درآمدی، حمایت از صنایع و صادرات و امثالهم.از اینرو زمان ما برای ما باید زمان بیداری اقتصادی تلقی شود.آنچه را که در عمده کشورهای جهان آغاز شده و حرکتی را که به سوی توسعه اقتصادی آغاز شده باید خوب درک کنیم مبادا که با کوچکترین قصوری ضربات سنگین را تحمل کنیم و از کاروان سریع السیر توسعه جهانی عقب بمانیم(توسعه اقتصادی که اسلامی و ایرانی باشد)وقتی صحبت از توسعه میشود ابعاد گوناگون آن باید مورد توجه قرار گیرد،توسعه اقتصادی،توسعه فرهنگی،توسعه در مسائل اداری و اجتماعی،توسعه صنعتی و توسعه تجاری و بازرگانی،گرچه لازم است پیرامون موضوع توسعه به خاطر ویژگی آن در این مقاله بحث بیشتری شود ولی بهتر است موضوع را در زمینه توسعه اقتصادی استان خراسان باتوجه به نقش مالیات در بودجه استانی مطرح نمائیم،منظور از توسعه اقتصادی این است که کاری بکنیم که رشد مستمر در همه ابعاد اقتصادی خصوصا دستگاههای ذیمدخل در بودجه و مالیات باید زیادتر بشود،سهم تولید ناخالص داخلی در تولید جهانی افزایش یابد سهم تجارت و بازرگانی در استان در تجارت بینالمللی زیادتر شود.شاخصهای اقتصادی ما با شاخصهای جهانی(جهان پیشرفته)نزدیکتر شود.با توضیحات ارائه شده بشرح گذشته میرود همسو با سیاست کلی دولت جمهوری اسلامی با شناخت واحدهای مالیاتی و درآمدهای کتمان شده و دسترسی به نقاط کور مالیاتی افزایش درآمدهای عمومی(مالیات)را در سالهای اخیر شاهد باشیم و با عنایت به گسترش تجارت خارجی و تأسیس راهآهن و بازگشایی راه ابریشم به کشورهای آسیایی میانه از طریق افزایش درآمدهای ارزی رشد مشخص در توسعه اقتصادی استان و تأمین هزینههای جاری و عمرانی را بدون اتکاء به نفت دارا باشیم.
خلاصه ماشینی:
"باتوجه به تغییر کلی مفهوم مالیه عمومی از اوایل قرن بیستم مالیات را میتوان بدین طریق تعریف نمود: مالیات عبارت است از برداشت قسمتی از دارائی یا درآمد افراد که به منظور پرداخت هزینههای عمومی و حفظ منافع اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کشور(اجرای سیاست مالی)به موجب قوانین به وسیله دولت وصول میشود.
-وصول مالیات در جامعه ما صرف چه اموری میگردد؟ -بهطور کلی دریافت مالیاتی کشور را چگونه ارزیابی میکنند؟ -نظر آنان در مورد معافیت مالیاتی برای بعضی از مشاغل و درآمدها نظیر کشاورزی،دامداری،زنبورداری،مدارس غیرانتفاعی و مهدکودک خصوصی، چیست؟ -نظر آنان در مورد اخذ مالیات از صاحبان درآمد،به صورت اختیاری یا اجباری چیست؟ -در شرایطی که منابع طبیعی(نفت،گاز،منابع دیگر)ظرفیت ذخیرهای بالائی در کشور دارد آیا لازم است مالیات وصول گردد؟ طرح موضوع اگر بپذیریم که توزیع عادلانه ثروت و درآمد بر روی ثبات و رشد و توسعه اقتصادی کشورها اثرات مطلوبی داشته،بدیهی است که دولت با وضع قوانین مالیاتی پیشرفته و طرح سیستم مکانیزه به منظور وصول مالیاتهای حقه ضمن تعدیل منطقی ثروت و درآمد به این هدف متعالی نایل خواهد شد.
از آنجا که وضع قوانین مالیاتی مناسب یکی از عوامل مؤثر بر توان دولت در جمع آوری مالیاتها میباشد لازم است با تعریف صحیح مالیات که مورد قبول اکثریت علمای علم مالیه است نیز آشنا شویم2: «مالیات سهمی است که به موجب اصل تعاون ملی و طبق مقررات موضوعه هریک از افراد کشور موظفند از درآمد یا دارائی خویش به منظور تأمین هزینههای عمومی و حفظ منابع اقتصادی و سیاسی اجتماعی کشور،بر حسب توانایی و استطاعت خود به دولت بپردازد»."