خلاصه ماشینی:
"دریاییکه توفان رازیر چهره میگیرد.
لب میگزیم وشوری خونبه خونمان میخواند.
پیش میتازیم،در کوچههای تنگ تاریخی.
*گام میزنم شلنگانداز.
*نه مدالهانه سیاست مدار شعبدهبازهیچکس رادل مصافبا مانیست.
آهن و فولادمیزند در رکاب ماشمشیر.
پیش میتازیم.
پیش میتازیم.
**2با من نیامدی تو شبیتوی باغ انگوریتا تاکهای نازکشآتش سر قلیان قهوهخانه شد.
**3گیسوان عشق استشعر من.
ساز زمانه استخارج از وزن میزند.
در شیشه باد نمیگنجد.
شعرم برهنه میآید.
فکرم هزار جاش میسوزد.
مهتاب میرمداز زمختی شعرم شعر من عصاره کار است.
جهان در اندیشهام گذر دارد.
سبز استشعر من.
**4آسمان گرسنگان خالی استاز رعد و برق عشق.
**6باد میخورد زمانبر گدار آینده.
چونان سیاوش از جهنم تاریخ میگذرندپیران سرخورده به سنگ!شوکران سرکشیدهها!خشمهای سینه تنگ!دیدهبانان تاریخ راغنیمتی استگرگ و میش هوا!هشدارید!پنجه در پنجه زمان دارید!**7به بادبان مامیپیچدباد.
منتشر میشود منشور:عاشقان جهان متحد شوید!*مردان بیقرارصفی بیقوارهمیبندند،تاعشق رابا قرار آرند.
*با بادبان ما میپیچدباد.
منتشر میشودمنشور:عاشقان جهانمتحد شوید!**مردان بیقرارصفی بیقوارهمیبندند،تاکار رابا قرار آرند."