خلاصه ماشینی:
"لئونی ویلار، محقق اصلی این رساله پرده از کشفیات ناهماهنگ هنر امریکایی برمیدارد و میگوید:تئاتر امریکا را باید در تاروپود اجتماعی-سیاسی فلسفی و حتی تاریخیاش مورد بررسی قرار داد، معهذا گرایش بهسوی واقعیت و مسائل حاد اصلی در بیان تئاتر امریکاست، چه نویسندگان امریکائی هرگز در پی آن نیستند که مواریث گرانبهای کلاسیسم را دستور العمل کار قرار دهند، برعکس نوجوئی خصلت اصلی تئاتر امریکاست، زیرا مطالعه کلاسیکهای تئاتر در جهان بیش از آن نیازمند فرصت است که نویسنده امریکائی بدان اندیشه میکند.
غیر از یوجین اونیل نمایشنامه نویس نابغه که از حقیقت ظاهر به واقعیت مکتوم پناه برد، تقریبا اکثر نمایشنامه نویسان معاصر امریکائی حقایق روزانه را اساس کار خود قرار دادند.
نگاهی به آثار تنسی ویلیامز، نشان میدهد که نوشتههای او متاثر از درامهای اونیل است، گرچه این ادعا تعبیر بالنسبه درستی از سبک و جهانبینی و زبان تنسی ویلیامز به دست میدهد، معهذا نمیتواند ارزیابی کامل و دقیق هنر او به شمار آید."