چکیده:
این مقاله با عنوان «شکوه تعبیر در صحیفة سجادیه» رویکردی است زیبایی شناسانه به
صحیفه نورانیه سجادیه که پشتوانة ارزشمند معنوی؛ معرفتی و ادبی شیعة جعفری؛ قاموس
قویم و گرانسنگ کلمات آتش افروز؛ نمایشگاه حیرت انگیز ترکیبها و اسلوبهای نو و
پرجاذبه و پهنة وسیع درآمیختن ابتهاج و ابتهال و سکوی پرواز روح تا کرانههای
بیکران ملکوت تا عند ملیک مقتدر است. در این مقاله نخست شکوه تعبیر و ضرورت
آن در دعاها و ذکرها و نیز عناصر شکوه تعبیر مطرح گردیده، سپس زبان؛ اسلوب و آفاق
تعبیر در دعاها و ذکرها و تفاوت سیاقی و محتوایی روایات و مناجات به بحث گذاشته شده
و در پایان ابعاد شکوه تعبیر در صحیفه سجادیه با ارایه مصادیقی از این کتاب ارزشمند
مورد پژوهش قرار گرفته است. مهمترین رهیافت این تحقیق آن است که همة آموزههای این
اثر ماندگار آمیزهای از حکمت و بلاغت است.
This article entitled “the Magnificence of Interpretation in Sahifat al Sajjadiyya” is an aesthetic look at this book which is an invaluable spiritual and literary guarantee of Jafari Shiism and a powerful and valuable collection of words، a wonderful exhibition of new and attractive combinations، and the vast expanse of joy and the platform of the flight of soul until the endless borders of the vicinity of the powerful King. In this article، the magnificence of interpretation and its necessity in prayers and recitations، and the stylistic and contextual differences of the sayings and supplications are firstly discussed، and the dimensions of magnificence of Sahifat al Sajjadiyya are finally investigated through presentation of some examples out of this valuable book. The most important directive of this research is that all the teachings of this permanent work are a combination of wisdom and eloquence.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که زبان دعاها و ذکرها زبانی عاشقانه و در افق وصال و سراپردة حضور جانان ادا شده است قوالب عرفی ملکی، آن مفاهیم قدسی را بر نمیتابد به همین دلیل زبان مجاز باز میشود، چنانکه در ادبیات عارفانه عربی و فارسی نیز داستان تجربههای شهودی عارفان بنامی چون حافظ، ابن فارض، ابن عربی، مولوی، الهی قمشهای، حسنزادة آملی و امام خمینی در قالبهایی از شعر و فراتر از تسامح عرفی ادا شده است، در چنین حالتی به موازات اهتراز روح و ابتهاج باطن، الفاظ و عبارات و اقوال که سفیر و مفسر احوالند زیبا و ملکوتی میشوند و باشکوه و بلاغتی هر چه تمامتر ادا در این ساحت « تنها سخن از عبارت پردازی و سجع و قافیه سازی نیست، بلکه سخن در فصاحت و بلاغت تعبیر است، بلکه کلام در بیان حقایق دار هستی با بهترین تعبیرات عربی مبین و درج در معنی در زیباترین و رساترین درج صدف عبارت که نوابغ دهر و افراد یک فن در فنون علوم در فهم آنها دست تضرع و ابتهال به سوی ملکوت عالم دراز میکنند، میباشد (7، ص:16)."