چکیده:
یکی از استدلال های ارایه شده در زمینه اثبات وجود خدا و معقولیت باورهای دینی، استدلالی است که به «شرطیه پاسکال» یا «شرط بندی پاسکال» مشهور است. این استدلال که از مناقشه انگیزترین استدلال های اثبات وجود خدا و معقولیت باورهای دینی در مباحث فلسفه دین است، بیان می دارد در جایی که دلایل و استدلال های عقلی و نظری اثبات وجود خدا کفایت نکنند، باز هم باور به وجود خدا و دیگر باورهای دینی از جمله باور به زندگی پس از مرگ، و زندگی بر اساس این باورها، تنها گزینه معقول و محتاطانه پیش روست و دوراندیشی، احتیاط و مصلحت اندیشی اقتضا می کند که در مقام عمل و تصمیم سازی، وجود خدا و حقانیت آموزه های دینی را مورد اذعان و اقرار قرار دهیم و بر حقانیت آن ها شرط بندی کنیم. این استدلال با قرار گرفتن در چارچوب نظریه تصمیم سازی و با توجه به مباحث «حساب احتمالات» و «سود مورد انتظار» (سود محتمل) و محاسبه ریسک، پرورش و پیرایش یافته و منجر به ارایه چهار تقریر جدید از آن شده است که عبارت اند از «استدلال برتری»، «استدلال سود مورد انتظار»، «استدلال سود مورد انتظار برتر» و «استدلال برتری قاطع».
خلاصه ماشینی:
"ما برای صورتبندی این ترجیحات،میتوانیم از یک ماتریس تصمیم 2؟؟؟2 استفاده کنیم(دو اقدام و دو وضعیت)؛در این ماتریس،اعداد موجود در هر سلول،نشاندهندهء درجهء ترجیح و سودی است که فرد به پیامدهای گوناگون تخصیص میدهد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) فرض میکنیم که امروز،05%احتمال دارد که باران ببارد.
همچنین در این ماتریس،حقیقت و خطا در کروشه گذاشته شدهاند تا نشاندهندهء دیدگاه پاسکال باشند که در اینجا معتقد است با توجه به ملاحظات عقلی و معرفتی، عقل در این تصمیمگیری حیران و ناتوان است،اما به لحاظ ملاحظات عملی در مورد خطا و حقیقت،فرد حد اقل مبنایی مقبول و معقول دارد و آن عبارت است از اینکه حقیقت بر خطا ترجیح دارد و در صورت شرطبندی به سود وجود خدا،علاوه بر اینکه حقیقت را احراز کردهایم،سود نامتناهی(سعادت بهشتی)را نیز به دست آوردهایم،اما در صورت شرطبندی به زیان وجود خدا،اگر خدا وجود داشته باشد،سود نامتناهی را از دست دادهایم و زیان نامتناهی را به دست آوردهایم و اگر خدا وجود نداشته باشد،در نهایت وضع موجود حفظ شده است (Mc Clennen,1994,pp.
تقریر چهارم را میتوان در قالب ماتریس تصمیم زیر نشان داد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) این استدلال نیز،همانند موارد پیشین،بیان میدارد که منافع باور به وجود خدا و شرطبندی به سود وجود او،بسیار فراتر از ناباوری است و باور نسبت به ناباوری، برتری قاطع داد؛اما برخلاف تقریرهای دیگر،که ارزشی به F2 و F4 تخصیص داده نمیشد،این تقریر،مبتنی بر این فرض است که حتی اگر خدا وجود نداشته باشد،سود تخصیص یافته به F2 بزرگتر از سود تخصیصیافته به F4 خواهد بود: (F2ūūūF4) ."