چکیده:
متن ذیل، گزیده ای از گفت وگو با تعدادی از اساتید معظم حوزه و دانشگاه درباره موانع نقد و نوآوری در حوزه دین پژوهی است. اساتیدی که در این گفت وگو شرکت داشتند عبارتند از: آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی ، آیت الله هادی معرفت، دکتر بهاءالدین خرمشاهی، دکتر سید یحیی یثربی ، دکتر احدفرامرز قراملکی، دکتر فنایی اشکوری، دکتر حسین کچویان، حجت الاسلام و المسلمین سعید رجحان، حجت الاسلام و المسلمین مهریزی، حجت الاسلام و المسلمین زیبایی نژاد، آیت الله تسخیری ، دکتر ابوالقاسم گرجی. 1. از محضر آیت الله صادقی تهرانی در خصوص نگاه قرآن به موضوع نوآوری نخستین پرسش را طرح می کنیم نوآوری در قرآن به چه معنا یا معانی مورد تایید است؟ به نام خدا. نظریه پردازی گاه مطلق است که شامل علم، دین، روش، اخلاق و کردار است و گاه نوآوری در علم است؛ البته نوآوری در علم در زمره دستورات الاهی در قرآن است و ازجمله آیات آن: «قل انظروا ماذا فی السماوات و الارض و ما تغنی الایات و النظور عن قوم لا یمونون» می باشد. بنده کتابی به نام «العلوم التجویدیه فی القرآن و السنه» در ضمن سی کتاب تفسیر موضوعی نوشته ام و به علومی می پردازد که بر اثر تکامل علم نوآوری شده است. برمبنای این نوآوری ها، آیاتی از قرآن که 1400 سال پیش تبیین شده
خلاصه ماشینی:
"به نظر حضرتعالی اگر قرار باشد در حوزههای علمیه جریان و نهضتی درباره نوآوری در قرآنپژوهی ایجاد شود با چه موانعی و مشکلاتی روبهرو است؟ بهنام خدا ـ این کار بحمدالله شروع شده و خوب هم شروع شده و گسترش پیدا کرده و تنوع پیدا کرده و روزی بود که ما در این مسائل صفر بودیم و شاید زیر صفر بودیم و به یاد دارم در سالهای 51 و 52 که وارد قم شدیم همین مسائل علوم قرآنی بهصورت جزوه بود؛ اولین بار در مدرسه حقانی آقای مرحوم قدوسی از ما دعوت کرد و در آنجا تدریس میکردیم، بعد هم حوزه از ما دعوت کرد در همین مسجد آیتالله گلپایگانی تدریس میکردیم و خیلی از طلبهها هم بودند.
این دسته از مسائل را تکتباری مینامیم؛ اما هنگامی که شما بحثی بهنام نوآوری در دینپژوهی دارید، مسالهای است که نمیخواهم بگویم ابعاد مختلف دارد، بلکه میخواهم بگویم که این مسالهای است که در زمینههای معرفتی مختلف ریشه دوانده است؛ یعنی این مساله شما در عین حال که یک مساله روششناختی است، مسالهای منطقی نیز میباشد؛ همچنین روانشناختی و جامعهشناختی؛ ولی در مسائل چندتباری ضمن اینکه باید به علوم مختلف مراجعه کنیم ـــ که خوشبختانه در این پرسشها احساس کردم که به فرض تا حدودی به بعد مدیریتی، جامعهشناختی و فلسفی آن توجه شده است، باید گفت که شرط لازم است، نه کافی ـــ باید یک مدل داشته باشیم که بتوانیم این «approach»ها و رویآوردهای مختلف را بهنحوی با هم جمع کنیم؛ البته نه «الجمع مهما اولی من الترک» این مهما باید بهنحو روشمند تعریف شود؛ مثلا ما الگوی پژوهشی خاصی داشته باشیم، و ببینیم که آیا میخواهیم این رویآوردها را به چالش بگیریم یا این رویآوردها را میخواهیم تلفیق کنیم یا میخواهیم اینها را بهنحو مکانیکی کنار هم قرار دهیم."