خلاصه ماشینی:
"البته فمینیست های مارکسیست و سوسیالیست و همچنین فمینیست های رادیکال خواهان فرصت های برابر و بدون تبعیض شغلی بودند؛ اما با این تفاوت که این سه نحله، بر خلاف فمینیسم لیبرال که به اصلاح از درون معتقد بود ـ چون قانون اساسی آمریکا ظرفیت اعطای حقوق برابر به همگان را در خود دارد و باید مبارزه کرد تا این قانون دربارة جنسیت نیز اعمال شود ـ سه جریان مورد اشاره، اساسا رادیکال بودند و اعتقاد داشتند مشکل ساختاری است و طرح مسئله بدین شکل، در سطح ماندن است.
بر این اساس، برنامه ای که به بنیان های نظری سکولاریسم و ارزش های مطرح آن در مباحث مربوط به زنان، چه به تصریح و چه به صورت تلویحی، اشاره کند، دیدگاه های فمینیستی را اتخاذ کرده است؛ اما صرفا با طرح حقوق زنان یا ظلم و تبعیض های روا شده بر آنان در قالب یک برنامه، نمی توان آن برنامه را دارای دیدگاه های فمینیستی انگاشت.
دربارة راه حل دشواری دوم، می توان گفت چه در زمینة اشتغال و چه دربارة دیگر موضوعات مربوط به زنان که فمینیسم دربارة آن نظری دارد، نکته این است که ما در کدام فضای معرفتی، مسائل و مشکلات زنان را مطرح می کنیم و برای حل آن، از کدام مرجع بهره می بریم؟ آیا از دین و وحی بهره میگیریم یا نه؟ هر تفکری که در کشور ما و در حوزة جهان اسلام، مسائل زنان، حقوق زنان و موضوعات مربوط به آنان را با توجه به وحی و از طریق تفقه و استنباط از منابع دینی، البته با روش و اصول پذیرفته شده، بررسی کند، از حوزة فمینیسم خارج خواهد بود."