خلاصه ماشینی:
"رویدادها برگردان: فاطمه نامی،راضیه سادات میرخندان مبانی یک نظریه روایی اگر کتاب فن شعر ارسطو را یک معیار منطقی در نظر بگیریم، ممکن است همچون زبانشناسان، این پرسش را مطرح کنیم که اجزای تشکیلدهنده ضروری یک روایت کدامند؟ بنابر نظریه ساختارگرا هر نقل روایی، دو بخش دارد: یک داستان، مضمون یا زنجیره رویدادها، کنشها و رخدادها به علاوه آنکه ممکن است موجودات خوانده شوند شخصیتها، بخشهای صحنه زمینه و یک گفتمان که مضمون به وسیله آن مبادله میشود.
3 این قابلیت جابهجایی و تبدیل داستان، محکمترین دلیل بر این ادعاست که روایتها ساختارهایی هستند که از هر رسانهای بینیازند، ولی یک ساختار چیست و چرا ما اینگونه بر طبقهبندی مستقل روایت اصرار میورزیم؟ ژان پیاژه در پیشدرآمد کوتاه و عالی خود بر موضوع نشان میدهد که چگونه نظامهای گوناگونی همچون ریاضیات، مردمشناسی اجتماعی، فلسفه، زبانشناسی و فیزیک، تصور اولیه ساختار را به کار بردهاند و چگونه در هر یک از این موارد، به سه مفهوم کلیدی توجه شده است: کلیت، تغییر شکل، خود تنظیمی.
2 پرسش اساسی این است: چه چیز رخ خواهد داد؟ اگرچه در طرح و توطئههای جدید که در آنها مسئلهای یا رازی کشف میشود، تأکید جای دیگری است، ولی وظیفه گفتمان، پاسخ دادن به آن پرسش و حتی مطرح کردن آن نیز نیست.
بدین سبب از آن به عنوان کمککننده برای یک تشریح کلی استفاده میکند: تا این لحظه، آنچه این دو آدم ازخودراضی ]دو دزد[ را در عالم واقعیت برای یکدیگر قابل قبول میساخت، تشخیص و جلوگیری از ایجاد هر نوع مجادله میان آن دو بود؛ چرا که یک مرد عاقل یا بهتر است بگوییم یک انسان دغل در زندگیاش حقهها را همان طور که یک قمارباز در صحنه بازی میبیند، مورد توجه قرار میدهد."