خلاصه ماشینی:
شام غریبان {Sمرا با خویش خواهد برد توفانی که در راه است# شب یلدایی سر در گریبانی که در راه استS} {Sو شاید یخ ببندد خون گرمم سالهای سال# میان مویرگها از زمستانی که در راه استS} {Sبهار است و هوا ابری و با خود میبرد فردا# تمام کوه را سیل خروشانی که در راه استS} {Sمن اما در به در دنبال چشم خویش خواهم گشت# برای گریه در شام غریبانی که در راه استS} {Sمرا که مالک جا پای خود هم نیستم،دیگر# مترسانید از هر برف و بارانی که در راه استS} یادگار {Sناله میخیزد مدام از بند بند استخوانم# سقف یک تابوت وارونه است سقف آسمانمS} {Sروح رقص آلودهام با چشمهای خویش دیده است# اژدهایی خفته در هر آستین دوستانمS} {Sبر فراز شانههای زخمی من ردپایی# یادگاری مانده است از دوستان مهربانمS} {Sگفته بودم عاشقی«آمد نیامد»دارد،اما# هیچکس باور نمیکرد این سخنها از زبانمS} {Sروی سنگ گور خود یک بار دیگر مینویسم# عشق فصل پنجم سال است و من از عاشقانمS} زخم کبود {Sبارانی چشمهایم خود را به سنگ محک زد# با گریههای پیاپی بر زخمهایم نمک زدS} {Sمن چارده قرن زخمم،زخم کبودی که روزی# نامهربان دستهایی بر شانههای فدک زدS} {Sدر آسمان سیب سرخی یک عده دیدند آن شب# آن شب که بر صورت ماه خون شهیدی شتک زدS} {Sدر خواب آرام دریا،دیدیم و بسیار دیدیم# امواج از یاد رفتند،لبهای ساحل ترک زدS} {Sرفتند و رفتند و رفتند ماندیم و ماندیم و ماندیم# آنقدر از نان سرودیم،تا شعرهامان کپک زدS} بهارانه (1){Sدر پنجۀ کشیدۀ باران حس بلوغ باغچه پیداست وقتی که سبز میگذرد بر خاک.